آفرینش گرایی و دیدگاه ترکیه

تحصیل در ترکیه

در ادامه موضوع پست اخیری که در مورد اسلام و علم نوشتم، با بیل کوبرن، مدیر موسسه آموزش علوم جورج جی. مالینسون در دانشگاه میشیگان غربی در کالامازو، آفرینش گرایی مسلمان را مورد بحث قرار دادم.
کوبرن به تازگی پنج ماه را در ترکیه برای دریافت جایزه فولبرایت گذرانده است و در دانشگاه های مختلف در مورد دین و چالش های ناشی از علم سخنرانی می کند. به عنوان یک مسیحی انجیلی که تکامل بیولوژیکی را در WMU به طور کامل می پذیرد و آموزش می دهد، با مقاومتی که بسیاری از افراد محافظه کار مذهبی در برابر نظریه داروین دارند کاملاً آشنا بود.
من اخیراً با او تماس گرفتم تا در یک پرسش و پاسخ کوتاه، نظرات او را در مورد تجربه‌اش دنبال کنم:
دانلود پیشرو [PD]: آیا می توانید در مورد سابقه خود و چگونگی علاقه مندی شما به کل موضوع به ما بگویید.
بیل کوبرن: تا زمانی که کارشناس ارشد زیست شناسی در دانشگاه کالیفرنیا سن دیگو بودم، هرگز نام «آفرینش گرایی زمین جوان» را نشنیده بودم. یکی به من کتابچه وینکی پراتنی در مورد آفرینش گرایی زمین جوان داد. پرتنی استرالیایی بود و کتابچه درباره مشکلات نظریه تکامل بود و مورد YEC را ارائه کرد. ولی زیاد بهش فکر نکردم.
من اولین بار در زیست شناسی پایه دهم با تکامل مواجه شدم. البته قبل از آن زمان در مورد قدمت زمین و دایناسورها اطلاعاتی کسب کرده بودم. چنین ایده هایی برای من مشکلی ایجاد نمی کرد. هرگز به ذهنم خطور نکرد که ممکن است مسیحیان با این ایده مشکل داشته باشند.
برای من این بود: “اوه، پس خدا این کار را کرد!” حتی در دانشگاه که با تکامل در عمق بیشتری مواجه شدم، هیچ تردیدی در مورد تکامل نداشتم. من اساساً به دانشمندان اعتماد داشتم. من هم همینطور فکر می کردم و به همان چیزها علاقه داشتم. علم بسیار سرگرم کننده بود، اگرچه من در مورد مسیحی بودن بسیاری از دانشمندان معاصر هیچ توهمی نداشتم.
پس از کالج و تحصیلات تکمیلی، شغل تدریس زیست‌شناسی در دبیرستان مسیحی پیدا کردم، که از همه چیز توسط همان کلیسایی حمایت می‌شد که از موسسه علوم آفرینش حمایت می‌کرد.
تا به امروز نمی دانم چرا آنها مرا بدون اینکه در مورد تکامل و آفرینش سؤال کنند، استخدام کردند. فکر می کنم این بود که هیچ تماس واقعی بین دبیرستان و ICR وجود نداشت. من یک مسیحی انجیلی بودم (و هستم) اما کسی که هیچ مشکلی با تکامل نداشتم. من به سادگی آن را ابزار خلقت خدا می دانستم و هرگز به ذهنم خطور نمی کرد که کسی فصل های اول پیدایش را به عنوان گزارشی از چگونگی وقوع آفرینش بر خلاف آنچه که خدا در مورد خلقت به ما آموزش می داد، در نظر بگیرد – تا اینکه با مردم YEC آشنا شدم.
با این وجود، من مجذوب YEC شدم و در نهایت در چندین کارگاه که ICR در مورد YEC برگزار می‌کرد شرکت کردم. من بیشتر در مورد الهیات، تاریخ و فلسفه علم، و تکامل مطالعه کردم. و در نهایت نمی توانستم YEC را به عنوان دارای الهیات خوب یا علم خوب بپذیرم. اما تا به امروز، من همچنان به مطالعات کتاب مقدس، دین، فلسفه علم، و علم و تکامل علاقه مند هستم.
PD: چه چیزی الهام بخش درخواست فولبرایت شما برای رفتن به ترکیه شد؟
کوبرن: در حال حاضر دو دانشجوی دکترا از ترکیه دارم. ما چندین استاد مدعو نیز در گروه خود داشته ایم. این تماس ها باعث افزایش علاقه من به کشور شد. من فکر می کنم ترکیه به دلیل تاریخ کلیسای مربوط به منطقه نیز بسیار جالب است. به عنوان یک کشور تحت سلطه مسلمان که از سوی دیگر بسیار سکولار است، جالب است. چند سال پیش من این شانس را داشتم که دو هفته را در ترکیه در یک پروژه تحقیقاتی بگذرانم (که به تکامل یا دین مربوط نمی شود) – فوق العاده بود. بنابراین، با احساس نیاز به استراحت از روتین خود در WMU، برای فولبرایت درخواست دادم.
PD: زمانی که در ترکیه بودید، آیا در یک موسسه مستقر بودید؟
کوبرن: ما به طور رسمی میزبان دانشگاه ساکاریا در ساکاریا بودیم که در حدود 150 کیلومتری شرق استانبول است. سه استاد آنجا در مرخصی تحصیلی در WMU بودند و بنابراین من آنها را به خوبی می شناختم. من مجموعه ای از سخنرانی ها داشتم (فقط یکی از آنها در مورد دین و علم بود) که از من دعوت شد تا در چندین مکان ارائه دهم. به جز صحبتی که در دبیرستان انجام دادم، سخنرانی ها برای اساتید دانشگاه و دانشجویان تحصیلات تکمیلی بود. در کنفرانس آنکارا 200 نفر از سراسر ترکیه حضور داشتند – چیزی حدود 20 دانشگاه. بنابراین، اگرچه میزبان ساکاریا بودیم، اما از چاناک‌قلعه در غرب دور به ارزروم (دانشگاه آتاتورک) در شرق دور، از ترابزون در دریای سیاه، تا کشهیر در مرکز ترکیه سفر کردیم.
PD: شما در مورد شباهت های ترکیه و ایالات متحده در مورد پذیرش تکامل بحث کردید. چه نوع تصویری از تأثیر رقابتی سکولاریسم و ​​مذهب بر آموزش علوم در آنجا می توانید ترسیم کنید؟ آیا یک «مرکز» یا سازمانی وجود دارد که سعی کند دین را در چند جبهه به آموزش علم سوق دهد؟
کوبرن: آفرینش گرایی در ترکیه توسط هارون یحیی ترویج می شود. او “اطلس آفرینش” خود را که برای آن از آثار خلقت گرایان در ایالات متحده استفاده کرده است، به طور گسترده توزیع کرده است. نمی دانم آیا او با جنبش طراحی هوشمند تماس گرفته است یا نه. من فکر می کنم که او در درجه اول با افراد ICR در ارتباط بوده است. مطمئناً مطالب او بسیار شبیه به چیزهای ICR است. اصرار بر واقعی بودن سیل نوآش به نظر نمی رسد در اسلام، حداقل در مورد افرادی که من ملاقات کرده ام، موضوعی باشد. همچنین سن زمین مسئله بزرگی نیست که برای آفرینش گرایان مسیحی مطرح است. من مطمئن نیستم که چرا چنین است، زیرا برای خلقت گرایان مسیحی اینها مؤلفه های کلیدی استدلال های ضد تکاملی آنها هستند.
مسئله تکامل این است که طبیعتاً به تکامل انسان می انجامد و در اینجا – ایراد بزرگی وجود دارد. در اسلام، آدم اولین پیامبر بود و بنابراین باید او را شخصیتی تاریخی دانست. هارون و پیروانش قطعاً می خواهند دین را به آموزش علم سوق دهند. واکنش ترکیه به تکامل به اندازه برخی از حوزه‌های اسلام خشن نیست. ترکیه یک هسته سکولار قوی دارد، و بنابراین من با اساتید زیادی ملاقات کردم که نگرانی های مشترکی در مورد نفوذ آفرینش گرایی به مدارس داشتند. و در حالی که می‌توانم بگویم سخنرانی من در مورد این موضوع با استقبال خوبی مواجه شد، واضح بود که برخی از حضار خوشحال نبودند. من چندین سوال داشتم که مربوط به مشکلات ادعایی تکامل بود.
تأثیر رقابتی این است که در ترکیه فرهنگ مذهبی قوی در کنار فرهنگ سکولار قوی وجود دارد، درست مانند ایالات متحده، اما فرهنگ دینی اسلام بسیار فراگیرتر و فرهنگ سکولار ضعیف تر از ایالات متحده است.
من استادان زیادی را ملاقات کردم که آشکارا نگران ظهور مجدد نفوذ مذهبی در حکومت بودند (نفوذ فزاینده اسلام گرایان)، اما دیگرانی که احساس کردند سکولاریسم به اندازه کافی در فرهنگ ترکیه ریشه دارد که ترکیه در برابر اسلامی شدن مقاومت کند. من فکر می کنم که مانند ایالات متحده، مشکلات به دلیل تنش بین افراد مذهبی بسیار محافظه کار و سکولارهای رادیکال ایجاد می شود. اگر بتوانید هر دو را از سر راه بردارید، پرداختن سازنده به ایده های دینی و علمی بسیار آسان تر است.
PD: شما اشاره کردید که پروژه جایزه فولبرایت شما دارای دو بخش است. یکی علم و دین بود.
کوبرن: یک بخش نیز مربوط به تحقیقات ما در مورد آموزش مؤثر علم و پرورش نگرش مثبت نسبت به علم بود. من در این مورد سخنرانی کردم و همچنین با برخی از همکاران ترک در مورد برخی تحقیقات کار کردم.
پ.د.: شما در سخنرانی‌های خود بیان کرده‌اید که مسیحیان و در نتیجه مسلمانان، باید نوعی از طبیعت‌گرایی روش‌شناختی و سکولاریسم روش‌شناختی را بپذیرند تا یک علم به درستی آموزش داده شود و درک شود.
کوبرن: وقتی نوبت به آموزش علوم در مدارس دولتی می‌رسد، من پیشنهاد می‌کنم که آنچه واقعاً به آن نیاز داریم چیزی است که می‌توان آن را سکولاریسم روش‌شناختی نامید. مفهوم سکولاریسم روش‌شناختی تلفیقی از ایده‌های دانشمندانی مانند پل دو وریس (1986) و ویلفرد ام. مک‌کلی (2000) است. موضوع دی وری در واقع طبیعت گرایی در علوم است که با توجه به انکار طبیعت گرایی از مداخلات ماوراء طبیعی، برای خداباوران مشکلاتی ایجاد می کند. با این حال، دی وریس استدلال می کند که طبیعت گرایی، بدون توجه به هر موضعی در مورد ماوراء طبیعی، می تواند و در علم عمل می شود. او این شکل از طبیعت گرایی را در مقابل طبیعت گرایی فلسفی، طبیعت گرایی روش شناختی می نامد.
درست همانطور که دو وریس استدلال می کند که دو راه مشروع برای نگاه به طبیعت گرایی وجود دارد، ویلفرد مک کلی استدلال می کند که دو روش مشروع برای نگاه به سکولاریسم وجود دارد. استدلال‌های او و دو وریس مشابه هستند، و بنابراین من پیشنهاد می‌کنم که سکولاریسم فلسفی از سکولاریسم روش‌شناختی متمایز شود.
طبیعت گرایی و سکولاریسم نمایانگر فلسفه هایی هستند که عمیقاً مخالف خداباوری هستند. در مقابل، طبیعت‌گرایی روش‌شناختی و سکولاریسم روش‌شناختی، پیش‌فرض‌های ضد ماوراء طبیعی را کنار می‌گذارند و استفاده ابزاری از طبیعت‌گرایی و سکولاریسم را ترویج می‌کنند.
پ.د.: و بنابراین نباید آنها را تهدیدی برای دانشجویان علوم دینی دانست. اگرچه آنها اغلب هستند. نظر شما از سرکوب های اخیر در ترکیه علیه برخی از دانشمندان که اخیراً در مجله Science and Nature در مورد آن نوشته شده است، چیست؟
کوبرن: از جهاتی وضعیت ترکیه مشابه اینجا در ایالات متحده است. ما در داخل کشور به دلیل مسیحیان افراطی که طرفدار YEC بودند و فکر می‌کردند که تکامل مساوی با بی‌خدایی است و سپس ماتریالیست‌های افراطی که می‌گویند بله، تکامل به معنای بی‌خدایی است، مشکلاتی داریم. شما نمی توانید خدا و تکامل را داشته باشید. در ترکیه شکاف بین افراط گرایان اسلامی و افراط گرایان سکولار است.
برای مثال، در نظرات مقاله Science، به ارعابی اشاره شده است که زنان دانش‌آموز به دلیل تمایل به پوشیدن روسری احساس کرده‌اند. اما این هر دو طرف را قطع می کند. اکنون که بار دیگر روسری در محوطه دانشگاه در ترکیه مجاز شده است، برخی از زنان (از جمله اساتید) به دلیل انتخاب نکردن روسری مرعوب شده اند.
من را در فیس بوک و توییتر دنبال کنید. در کانال Vimeo من مشترک شوید.
جان فارل

* استانداردهای تحریریه چاپ
* چاپ مجدد و مجوزها

source

توسط