این روزها برخی از اشخاص مدعی اطلاع از قرآن،ادعا کرده اند که آیات حجاب، امر نبوده و در حد توصیه است و مخاطب آن نیز فقط مومنین هستند نه همه مردم!
برای اثبات باطل بودن ادعای فوق، دلائل روشنی وجود دارد که عبارتند از:
۱.آیات امر و نهی در قرآن، در همه موارد،دلالت بر وجوب دارد و الا بایستی گفت تمامی واجبات در اسلام، توصیه بوده و اساسا حکم واجب و حرامی نداریم، آیا چنین چیزی را اساسا همین مدعیان، می پذیرند؟قطعا نه، پس چگونه چنین ادعای واضح البطلانی دارند؟
۲. ممکن است کسی بگوید، نخیر امر است و توصیه نیست اما اجبار در آن به دلالت آیه لااکراه فی الدین،در آیه الکرسی سوره بقره، ممنوع است و حجاب هم چون جزئی از دین می باشد، اکراه و اجباری در آن نیست،در جواب باید گفت: طبق نظر همه مفسرین به دلالت روایات و گواهی عقل، این آیه راجع به اصل پذیرش دین است، نه این که شما با قبول از روی اختیار دین، معتقد باشی بخشی را حق داری انجام ندهی.به بیان واضح تر، مانند این اشخاص در اشتغال یک مرکز، اداره و مشغول تحصیل شدن برای اصل شغل و محل تحصیل، اکراه و اجباری ندارند ولی پس از پذیرش آن، بایستی تمام قوانین آن را اجرا نمایند و این امری کاملا روشن است.
۳.اگر بگویند اگر حجاب اجباری است،چرا کیفری برای ترک آن در قرآن یا حدیث و منابع فقهی معتبر نیامده؟ در این خصوص، قبلا توضیح داده شد که در قرآن مخالفت با حکم خدا و رسول، گمراهی و مستوجب کیفر دنیا و آخرت است و چند آیه صریح در این جهت داریم،اما همانطوری که قرآن، بیان کلیات بوده و جزئیات مانند تعداد رکعات نماز،مبانی بسیاری از احکام، جزئیات قصاص، تعزیر و حدود مانند حد شرابخواری و مانند آن را در آیات و سوره ها نمی بینیم، به نوع و جزئیات کیفر بی حجابی نیز به صورت مصداقی ورود نشده اما از روایاتی که مبنای فقهی شده و در اغلب منابع اولیه و متقن وارد شده، این مهم، قابل رویت است.
از جمله مدارک آن را علاوه بر منابع و مدارک مفسرین اولیه شیعی ، مفسر بزرگ اهل سنت که همه عالمان سنی در تاریخ، قبولش دارند یعنی محمود بن عمر الزمخشری الخوارزمی است که این مطلب یعنی حجاب الزامی در زمان پیامبر ص را در الکشاف عن حقایق التنزیل و عیون الاقاویل فی وجوه التأویل، بیروت، دارالمعرفه، ج۳، ص۶۲ آورده است. در روایت دیگری که در مشکاه الانوار فی درر الاخبار.ج اول ص۵۰۱آمده، امیرمومنان ع حرکت بی مبالات و به دور از عفاف و حجاب زنان و دختران در بین مردان در بازار را منع اکید نمود ، همانطوری که در روایت دیگری آمده است، مردی را نزد علی علیه السّلام آوردند، که در ماه رمضان، (روزه خواری علنی همراه) شراب خمر مرتکب شده بود، علی علیه السّلام حدّ روزه خواری را بر او جاری کرد، و برای اینکه احترام ماه رمضان را نیز شکسته بود، به او سی و نه ضربه شلّاق زد.حال باید پرسید در کدام آیه برای شرابخواری و روزه خواری، حد و کیفر داریم؟ این حدیث را محدث نوری در مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل،انتشارات مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، ج۷، ص: ۴۰۱ آورده است.
۴. الزامات قرآنی، قطعا لازم المراعاه هستند و در صورت نبود کیفر متناسب، بدون تردید، سنگ روی سنگ، بند نخواهد شد. اصل وجوب حجاب، که برای جلوگیری از فساد و فحشا و تبعات آن مانند طلاق و ده ها مفسده دیگر، امری عبث بود و قطعا این معنا از خدای متعال، محال است.
ما در آیه ۱۹ سو ه نور ، کیفر و عذاب دنیوی و اخروی برای مروجین فحشا آورده و قطعا بی حجابی ، مقدمه فحشاست.
امام در تحریر الوسیله ج ۲ ص۵۰۵، لزوم و امکان الزام و کیفر را برای حجاب را ذکر نموده و می فرماید: ولی امر و حاکم می تواند حد و کیفر برای ترک حجاب ، قرار دهد.
در بیان عالمان بزرگی مانند شهید اول در القواعد ج۲ ص۱۴۳،علامه حلی در تحریر الاحکام، ج۲ص۲۳۷، ابن ادریس در السرائر، ۵۳۴:۳،ابن زهره،در غنیه،ص۴۳۵،نجفی در جواهر الکلام، ۴۴۸:۴۱،خوانساری در جامع المدارک،۱۱۸:۲۷ و فقها عظام دیگر این مبنا را ذکر کرده اند (در این خصوص بنگرید به نقد و بررسی ادله فقهی الزام حکومتی حجاب، ایازی ، محمد علی، ۵۱:۷)
۵.این که گفته شود مخاطب آیات حجاب آن خود خانواده پیامبر (ص) یا مومنین هستند نه همه مردم، تناقضی بیش نیست چون مخاطب آیات احکام اگر چه آن حضرت است اما قطعا منظور همگان است و الا اساسا چرا آن حضرت به نبوت و خاتمیت برای همه انسان ها با کلمه الناس، مبعوث شده است؟
پایان/