اختلال دوقطبی باعث تغییر در خلق و خو، انرژی و سطح فعالیت روزانه شده و میتواند زندگی روزمره فرد را به شدت تحت تاثیر قرار دهد. به زعم متخصصان، اختلال دو قطبی یک بیماری روانی قابل کنترل است که با درمان و حمایت مناسب، بسیاری از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی میتوانند دوباره به زندگی کامل و طبیعی خود بازگردند. بنابراین، شناخت و درمان بموقع این اختلال از اهمیت بسزائی برخوردار است.
با توجه به اینکه اغلب ما در زندگی خود بارها و بارها شاهد دورههایی از شادی یا غمگینی شدهایم و از سوئی هم بیماری دو قطبی با دورههایی از شادی و غمگینی تعریف میشود، شاید برای بسیاری از ما این سوال مطرح باشد که بیماری دو قطبی چیست و چگونه شناسایی و درمان میشود. ما در این مقاله سعی خواهیم کرد تا اطلاعاتی نسبتاً کافی در اختیار خوانندگانی قرار دهیم که در پی آشنایی هرچه بیشتر با این بیماری هستند.
آنچه در این مقاله می خوانیم
اختلال دوقطبی چیست؟
اختلال دوقطبی یک اختلال مغزی است که باعث تغییراتی در خُلق و خو، انرژی و توانایی عملکرد فرد میشود. افراد مبتلا به اختلال دوقطبی حالتهای هیجانی شدیدی را تجربه میکنند که معمولاً در دورههای مشخصی از روزها تا هفتهها رخ میدهد که به آن دورههای خُلقی میگویند. این دورههای خُلقی به عنوان شیدایی یا هیپومانیک (شادی یا تحریکپذیری غیرعادی) و یا افسردگی (غمگینی بسیار) طبقهبندی میشوند.
افراد مبتلا به اختلال دوقطبی معمولاً دورههایی از خُلق و خوی خنثی نیز دارند. در صورت درمان، افراد مبتلا به اختلال دوقطبی میتوانند زندگی کامل و پرباری داشته باشند. جالب است بدانید که بسیاری از افراد عادی هم بعضاً ممکن است نوسانات خلقی را تجربه کنند. منتها تفاوت اینجاست این تغییرات خلقی معمولاً چند ساعت تا حداکثر چند روز طول می کشد. همچنین، این تغییرات در افراد معمولی با درجه شدید تغییر رفتار یا دشواری در روابط و کارهای روزمره همراه نمیشود.
انواع اختلال دو قطبی
اختلال یا بیماری دو قطبی با توجه به شدت عوارض، به سه گروه تقسیم میشود:
اختلال دو قطبی نوع یک
در این نوع اختلال، دورههای شیدایی حداقل 7 روز طول میکشند. علائم شیدایی آنقدر شدید هستند که به مراقبتهای پزشکی فوری نیاز میشود. معمولاً دورههای افسردگی نیز رخ میدهند که حداقل 2 هفته طول می کشند. در مواردی این احتمال وجود دارد که دورههای افسردگی دو قطبی با ویژگیهای مختلط (داشتن همزمان علائم افسردگی و شیدایی) رخ دهند. اگر دورههای شیدایی یا افسردگی به میزان چهار دوره یا بیشتر در طول یک سال اتفاق بیافتد، اصطلاحاً بیماری دو قطبی با “چرخه سریع” نامیده میشود.
اختلال دو قطبی نوع دو
اختلال دوقطبی نوع دوم نیز با الگویی از دورههای افسردگی و دورههای شیدایی تعریف میشود که شدت احساسات و اختلالات مربوطه نسبت به نوع یک، کمتر است. در این نوع از بیماری دوقطبی، افراد بین دورههای اختلال، به عملکرد معمول خود باز میگردند. از آنجائیکه در دورههای هایپومانیک یا شیدایی، بیماران اغلب احساس لذت میکنند، لذا در پی اولین دوره افسردگی اغلب به دنبال درمان میروند تا بتوانند لذات دوره شیدایی را بیشتر تجربه کنند.
این افراد در دورههای شیدائی حتی می توانند عملکرد خود را در محل کار یا مدرسه افزایش دهند. افراد مبتلا به اختلال دو قطبی اغلب دارای بیماریهای روانی دیگری مانند اضطراب یا سوء مصرف مواد هستند که مورد دوم میتواند علائم افسردگی یا شیدائی را تشدید کند.
اختلال دو قطبی نوع سه
این نوع اختلال اصطلاحاً اختلال سیکلوتیمیک یا سیکلوتیمیا نیز نامیده میشود. اختلال سیکلوتیمیک شکل خفیفتری از اختلال دوقطبی است که شامل “نوسانهای خُلقی” با علائم شیدایی و افسردگی بسیار مکرر است. طول دورههای سیکلوتیمیا کوتاهتر است. افراد مبتلا به سیکلوتیمیا فراز و نشیبهای عاطفی متعددی را تجربه میکنند اما با علائم خفیفتر از اختلال دو قطبی نوع یک و دو.
گاهی اوقات ممکن است فرد علائمی از اختلال دوقطبی را تجربه کند که با سه دسته ذکر شده در بالا مطابقت نداشته باشد که به عنوان “سایر اختلالات دوقطبی مشخص و نامشخص” دستهبندی میشوند.
برای خرید قرص نشاط آور کلیک کنید.
علائم اختلال دو قطبی کدامند؟
اختلال دو قطبی در هر یک از انواع درجه 1، 2 و 3، دارای علائم نسبتاً متفاوتی است. این تفاوتها عمدتاً با توجه به شدت بیماری نمایان میشوند. به عنوان مثال، چون شدت افسردگی در بیماری دو قطبی نوع یک بیشتر است، لذا میل به خودکشی به عنوان یکی از علائم نوع یک عنوان میشود در صورتیکه در دو نوع دیگر این علامت مشاهده نمیشود. ذیلاً علائم بیمار دو قطبی مبتلا به هر یک از انواع اختلال دو قطبی را بررسی مینمائیم.
علائم بیماری در اختلال دوقطبی نوع یک
این علائم در دو دسته باید بررسی شوند:
علائم شیدایی
دوره شیدایی دورهای حداقل یک هفتهای است که در آن فرد در بیشتر روزها بسیار پرخطر یا تحریکپذیر است، انرژی بیشتری از حد معمول دارد و حداقل سه مورد از تغییرات زیر را در رفتار خود تجربه میکند:
- کاهش نیاز به خواب (احساس پرانرژی با وجود خواب بسیار کمتر از حد معمول).
- افزایش صحبت یا سریعتر شدن نحوه حرف زدن
- افکار مسابقهای غیرقابل کنترل یا تغییر سریع ایدهها و نظرات
- حواس پرتی
- افزایش فعالیت (بیقراری، کار همزمان بر روی چندین پروژه)
- افزایش رفتار مخاطرهآمیز (مانند رانندگی بیاحتیاط، ولخرجی)
این رفتارها باید نشان دهنده تغییری نسبت به رفتار معمول فرد باشد و برای دوستان و خانواده واضح باشد. علائم باید آنقدر شدید باشد که باعث اختلال در کار، خانواده یا فعالیتها و مسئولیتهای اجتماعی شود.
برخی از افرادی که دورههای شیدایی را تجربه میکنند، تفکر آشفته، باورهای نادرست و یا توهماتی را نیز تجربه میکنند که به عنوان ویژگیهای روانپریشی شناخته میشوند.
علائم افسردگی
دوره افسردگی اساسی یک دوره حداقل دو هفتهای است که در آن فرد حداقل پنج مورد از علائم زیر را دارد (شامل حداقل یکی از دو علامت اول):
- غمگینی یا ناامیدی شدید
- از دست دادن علاقه به فعالیتهایی که فرد زمانی از آنها لذت میبرد
- احساس بیارزشی یا گناه
- خستگی
- افزایش یا کاهش خواب
- افزایش یا کاهش اشتها
- بیقراری (مثلاً قدم زدن) یا کندی گفتار یا حرکت
- مشکل در تمرکز
- افکار مکرر مرگ یا خودکشی
علائم بیماری در اختلال دوقطبی نوع دو
علائم به شرح زیر است:
علائم شیدایی
برای تشخیص این نوع اختلال، فرد باید حداقل یک دوره هیپومانیک را تجربه کرده باشد که در طی آن ممکن است احساس سرخوشی یا تحریک پذیری داشته باشد و رفتارهای غیرطبیعی از خود نشان دهد. در این دورهها تغییراتی از قبیل موارد زیر رخ می دهد:
- کاهش نیاز به خواب
- ولخرجی زیاد
- جابجائی سریع از یک ایده به ایده دیگر
- تمایلات جنسی بیش از حد
- افزایش انرژی و بیش فعالی
- خود-پنداره بسیار زیاد (عزت نفس بسیار بالا)
- طراحی و پیگیری برنامههای بزرگ و غیرواقعی
- صحبت کردن سریع، بدون وقفه و بعضاً با صدای بلند
- سوء مصرف مواد
مهمترین علامت شیدائی در اختلال نوع دو این است که حداقل یک دوره هیپومانیک با سطح انرژی بالاتر از حد معمول دیده میشود که برای دیگران کاملاً قابل تشخیص خواهد بود، اما به اندازه دوره های شیدایی نوع یک، شدید نیستند. دورههای شیدائی در نوع یک ممکن است به بستری شدن در بیمارستان، توهم، افکار پارانوئید یا دیگر گسستهای واقعیت باشد منجر شوند.
علائم افسردگی
بیشتر افراد مبتلا به این اختلال نیز دورههای افسردگی را تجربه کردهاند. ویژگیهای افسردگی دو قطبی در اختلال نوع دو ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- خُلق افسرده (غم و اندوه مداوم)
- احساس گناه یا بی ارزشی
- از دست دادن علاقه یا لذت در فعالیتها
- انرژی و فعالیت کم
- علائم بیماری در اختلال دوقطبی نوع سه
علائم اختلال دوقطبی نوع سوم
همانطور که پیشتر هم گفته شد، اختلال نوع سوم بیماری دو قطبی را اصطلاحاً سیکلوتایمیک نیز مینامند. سیکلوتیمیا شامل دورههایی از خلق و خوی بالا (علائم هیپومانیک) و افسردگی خفیف یا متوسط است. علائم بیمار دو قطبی در نوع سوم بیماری، نوعاً شبیه به دو نوع قبلی است با این تفاوت که شدت کمتری دارند. این نشانهها به شرح زیر هستند:
علائم شیدایی
- احساس اغراق آمیز شادی یا رفاه (سرخوشی)
- خوشبینی افراطی
- عزت نفس متورم
- صحبت کردن بیشتر از حد معمول
- قضاوت ضعیف که میتواند منجر به رفتار پرخطر یا انتخابهای نابخردانه شود
- افکار مسابقهای
- رفتار تحریکپذیر یا متلاطم
- فعالیت بدنی بیش از حد
- افزایش انگیزه برای انجام یا دستیابی به اهداف (جنسی، کاری یا اجتماعی)
- کاهش نیاز به خواب
- تمایل به منحرف شدن آسان
- ناتوانی در تمرکز
علائم افسردگی
- احساس غم، ناامیدی یا پوچی
- اشک ریختن
- تحریکپذیری به خصوص در کودکان و نوجوانان
- از دست دادن علاقه به فعالیتهایی که زمانی لذت بخش تلقی میشد
- تغییرات در وزن
- احساس بیارزشی یا گناه
- مشکلات خواب
- بیقراری
- خستگی یا احساس کند شدن
- مشکلات تمرکز
- فکر مرگ یا خودکشی
بررسی علائم اختلال دو قطبی در مردان و زنان
اختلال دو قطبی علی رغم تشابهات زیاد در نوع عوارض بین مردان و زنان، معمولاً حاکی از وجود تفاوتهایی بین آنها نیز هست. در این قسمت، شش تفاوت عمده بین این دو جنس را بررسی مینمائیم.
اختلال دوقطبی نوع دو در زنان شایعتر از مردان است
اختلال دوقطبی نوع دو در مردان و زنان با نرخهای گوناگونی مشاهده میشود. طبق نظر بسیاری از متخصصان روانپزشکی، بیماری دو قطبی نوع دوم در زنان بیشتر از مردان مشاهده میشود.
در بیماری دو قطبی نوع یک، چرخش بین حالتهای شیدائی و افسردگی در زنان سریعتر است
برخلاف اختلال دوقطبی نوع دوم، به نظر میرسد که اختلال نوع اول در زنان و مردان به یک اندازه شایع است. شروود براون (Sherwood Brown)، که بیش از 20 سال تحقیقات بالینی مرتبط با اختلال دوقطبی انجام داده است، میگوید: “زنان ممکن است بیشتر از مردان تغییرات خُلق و خوی سریع را تجربه کنند.” این همان چیزی است که تحت عنوان “چرخش سریع” نیز شناخته میشود. طبق نظر موسسه پزشکی جان هاپکینز (John Hapkins)، چرخش سریع میتواند با هر نوع اختلال دوقطبی اتفاق بیفتد.
مردان تمایل به ایجاد اختلال دو قطبی زودتر از زنان دارند
براساس تجارب “بنیاد بین المللی دو قطبی” (International Bipolar Foundation)، مردان در مقایسه با زنان، از سنین جوانتری به بیماری دو قطبی مبتلا میشوند. کریستینا لی (Christina Lee)، روانپزشک مرکز کِیسر پرمننت (Kaiser Permanente) مریلند معتقد است که: “مردان تقریباً پنج سال زودتر از زنان شاهد شروع حالت شیدایی هستند.” وی اضافه میکند که ” زنان بیش از مردان آنچه که تحت عنوان بیماری دو قطبی میشناسیم را تجربه میکنند.” او توضیح میدهد که این اتفاق، یعنی پیشی گرفتن زنان از مردان در این بیماری، از 40 سالگی به بعد مشاهده میشود.
سوء مصرف مواد در مردان مبتلا به اختلال دوقطبی بیشتر از زنان است
مردان به طور کلی نسبت به زنان در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به سوء مصرف مواد هستند و همین وضعیت در مورد مردان مبتلا به اختلال دوقطبی نیز صادق است. اما به طور کلی، مطالعات نشان می دهد که سوء مصرف مواد در میان افراد مبتلا به اختلال دوقطبی بسیار رایج است و حدود نیمی از مبتلایان به این بیماری را در بر میگیرد.
زنان مبتلا به اختلال دوقطبی بیشتر از مردان در معرض تشخیص اشتباه هستند
بر اساس مقاله مروری که در ژوئن 2018 در مجله انجمن پرستاران روانپزشکی آمریکا منتشر شد، تشخیص اشتباه در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی بسیار رایج است و تا 40 درصد از افراد مبتلا به این بیماری را شامل میدهد. لی معتقد است که تشخیص اشتباه در مورد مراجعان زنان بیشتر از مردان است. وی با استناد به تحقیقات قبلی منتشر شده در Bipolar Disorders دلیل این مساله را چنین بیان میکند: “زنان بیشتر در معرض تشخیص اشتباه هستند، زیرا بسیار اتفاق میافتد که افسردگی ناشی از بیماری دو قطبی در مورد ایشان با بیماری افسردگی اساسی (MDD: Major Depressive Disorder) اشتباه گرفته میشود.”
طبیعتاً، تشخیص اشتباه می تواند مانع مهمی برای دریافت درمان مناسب شده و منجر به بدتر شدن علائم دوقطبی گردد. به عنوان مثال، تحقیقات قبلی نشان می دهد که برای فردی مبتلا به اختلال دوقطبی که به اشتباه MDD تشخیص داده شدهاند، ممکن است داروهای ضد افسردگی تجویز شود که گاهی اوقات باعث ایجاد دورههای شیدایی یا چرخش سریع در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی گردد.
برای بسیاری از زنان، اختلال دوقطبی قبل از پریود یا در دوران بارداری، پس از زایمان یا یائسگی بدتر میشود
اختلالات خُلقی دارای اجزاء هورمونی هستند و لذا میتوانند تجربه متفاوتی برای زنان در مقایسه با مردان ایجاد کنند. این موضوع به ویژه در زمانهایی چون بارداری، پس از زایمان، یائسگی یا روزها یا هفتههای منتهی به پریود بیشتر اتفاق میافتد. طبق گفتههای مرکزحمایت بینالمللی پس از زایمان (Postpartum Support International)، بسیاری از زنان مبتلا به اختلال دو قطبی برای اولین بار در دوران بارداری یا پس از زایمان به اختلال دو قطبی مبتلا میشوند.
لی ، با استناد به بررسی منتشر شده در مجله روانپزشکی هند ژوئیه 2015 میگوید: “در دوره پس از زایمان، نه تنها احتمال خطر ابتلا به بیماری دو قطبی در زنان افزایش مییابد، بلکه احتمال عود این بیماری در کسانیکه قبلاً دچار این اختلال بودند نیز افزایش مییابد.” او می افزاید: «دوقطبی همچنین می تواند در دوران قبل از قاعدگی و در هر دو دوره قبل از یائسگی و یائسگی بدتر شود.”
بررسی علائم اختلال دو قطبی در کودکان و نوجوانان
اختلال دو قطبی در کودکان و نوجوانان، متفاوت از بزرگسالان است. بزرگسالان معمولاً دورههای کاملاً مشخصی از شیدایی و افسردگی را تجربه میکنند که یک هفته یا بیشتر به طول میانجامد. اما در کودکان و نوجوانان مرز مشخصی بین دورهها بچشم نمیخورد و چرخش از یک دوره به دوره دیگر ممکن است سریعتر اتفاق بیافتد. مثلاً یک کودک یا نوجوان ممکن است حالتهایی چون گیجبازی و حماقت، طغیان، خشم و گریههای بیمورد را در یک روز از خود نشان دهد. باید توجه داشت که اختلال دوقطبی با نوسانات خُلقی و فراز و نشیب های معمولی که هر کودک و نوجوانی با آن روبرو می شود کاملاً متفاوت است. تغییرات خُلقی در اختلال دوقطبی شدیدتر هستند و اغلب غیر قابل تحریک. بعلاوه، مواردی از قبیل؛
- تغییر در الگوهای خواب.
- تغییرات در سطح انرژی.
- مسائل مربوط به تمرکز و توانایی تفکر واضح.
- در موارد حاد، اقدام به آسیب یا حتی خودکشی
- علائم اختلال دو قطبی در کودکان و نوجوانان
با توجه به تفاوت در الگوهای رفتاری کودکان و نوجوانان با بزرگسالان، واکنشهای آنها به بیماری نیز متفاوت است. ذیلاً علائم بیمار دو قطبی در رده سنی کودکان و نوجوانان مورد اشاره قرار میگیرد:
نشانههای بیماری دوقطبی در کودکان
کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال دوقطبی به احتمال زیاد:
- تحریکپذیر و مستعد طغیانهای مخرب هستند در صورتیکه بزرگسالان مبتلا به این اختلال، عمدتاً خُلق و خوی شادی و سرخوشی نشان میدهند.
- بیش از حد شاد، امیدوار و هیجانزده میشوند که اغلب با رویدادهای بیرونی همخوانی ندارد
- انرژی زیادی داشته و بسیار فعال میشوند
- کج خلقیهای مکرر و بیش از حد معمول تحریکپذیر نشان میدهند
- در مقایسه با افراد هم سن خود به طور غیرعادی احمق بنظر میرسند
- نافرمان و مخرب شده و طبق روال قبل از قوانین پیروی نمیکنند
- روزهای متمادی میتوانند با کم خوابی سپری میکنند
- بیش از حد معمول بیحوصله و بی قرارند
- سریع صحبت کرده و اجازه صحبت به دیگران نمیدهند
- حواس پرت میشوند
- باور میکنند که مهارتها و قدرتهای غیرواقعی یا بزرگ زیادی دارند و میتوانند کارهایی را انجام دهند که دیگران نمیتوانند
- بیش از حد علاقهمند یا درگیر فعالیتهای لذت بخش و پرخطر میشوند.
علل ایجاد اختلال دوقطبی
واقعیت این است که علت دقیق اختلال دوقطبی هنوز ناشناخته است. کارشناسان بر این باورند که دخالت مجموعهای از عوامل باعث افزایش احتمال ابتلای فرد به اختلال دو قطبی میشوند. این عوامل ترکیب پیچیدهای از متغیرهای فیزیکی، محیطی و اجتماعی را در بر میگیرند.
ژنتیک
عقیده بر این است که اختلال دوقطبی با ژنتیک مرتبط است، زیرا به نظر میرسد که در خانوادهها به شکل موروثی منتقل میشود. مطابق با برخی مستندات موجود، اعضای خانواده یک فرد مبتلا به اختلال دوقطبی بیشتر در معرض خطر ابتلا به آن هستند. اما با این حال، هیچ ژن واحدی مسئول اختلال دوقطبی نیست.
عدم تعادل شیمیایی در مغز
شواهدی وجود دارد که نشان میدهد اختلال دوقطبی ممکن است با عدم تعادل شیمیایی در مغز مرتبط باشد. مواد شیمیایی مسئول کنترل عملکرد مغز، انتقال دهندههای عصبی نامیده می شوند و شامل نورآدرنالین، سروتونین و دوپامین میشوند. بنظر میرسد که اگر در سطوح یک یا چند انتقال دهنده عصبی عدم تعادل وجود داشته باشد، ممکن است فرد دچار برخی علائم اختلال دوقطبی شود.
به عنوان مثال، مواردی وجود دارند که نشان میدهند دورههای شیدایی ممکن است زمانی رخ دهند که سطح نورآدرنالین خیلی بالا باشد، و دورههای افسردگی ممکن است نتیجه پایینشدن سطح نورآدرنالین باشد.
محیط اجتماعی
یک موقعیت استرسزا باعث بروز علائم اختلال دوقطبی میشود. نمونه هایی از محرکهای استرسزا محیطی عبارتند از:
- فروپاشی یک رابطه
- سوء استفاده فیزیکی، جنسی یا عاطفی
- مرگ یکی از اعضای نزدیک خانواده یا یکی از عزیزان
- این نوع رویدادهای تکاندهنده زندگی میتوانند در هر زمانی از زندگی، فرد را دچار دورههای افسردگی کنند.
- اختلال دوقطبی همچنین ممکن است توسط:
- بیماری جسمی
- اختلالات خواب
- مشکلات طاقت فرسا در زندگی روزمره، مانند مشکلات پول، کار یا روابط
بررسی ارثی بودن اختلال دوقطبی
بطوریکه گفته شد، الگوی وراثتی اختلال دوقطبی نامشخص است. به طور کلی، خطر ابتلا به این بیماری برای بستگان درجه یک افراد مبتلا (مانند خواهر و برادر یا فرزندان) در مقایسه با دیگران، بیشتر است. به دلایل ناشناخته، به نظر میرسد که خطر انتقال این اختلال از طریق ژن در برخی خانواده ها بیشتر از سایر خانوادهها است. چرا که، اکثر افرادی که یکی از بستگان نزدیکشان مبتلا به اختلال دوقطبی هستند، خودشان به این بیماری مبتلا نمیشوند.
بر اساس شواهد، بسیاری از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی، خویشاوندانی با سایر اختلالات خُلقی، اضطرابی و روان پریشی (مانند افسردگی یا اسکیزوفرنی) دارند. این اختلالات ممکن است تا حدی دارای ریشههای ژنتیک داشته باشند و لذا تصادفی نیست که در خانوادههایی که دارای بیمار دو قطبی هستند، بیمارانی از این دست هم دیده میشود.
تشخیص بیماری دو قطبی
تشخیص اختلال دوقطبی برای یک متخصص مراقبتهای بهداشتی میتواند چالش برانگیز باشد. مردم و خانوادهها غالباً به دنبال کمک به کسانی هستند که خُلق و خوی پائین (افسردگی) دارند هستند تا بالا (شیدائی). بنابراین، تشخیص این اختلال از افسردگی برای یک متخصص مراقبتهای بهداشتی دشوار است. در این صورت، اگر فردی روانپریشی داشته باشد، ممکن است بیماری او با اسکیزوفرنی اشتباه بیافتد.
متخصصان مراقبتهای بهداشتی برای جلوگیری از تشخیص اشتباه، باید به دنبال نشانههای شیدایی در سابقه فرد باشند. یعنی، فرد باید حداقل 7 روز علائم شیدایی یا یک دوره افسردگی حداقل 2 هفتهای را تجربه کرده باشد. البته برخی از داروهای ضد افسردگی میتوانند در برخی افراد باعث شیدایی شوند. ضمناً باید توجه داشت که یک فرد مبتلا به اختلال دوقطبی ممکن است دورههایی از خُلق و خوی خنثی را بدون علائم تجربه کند.
چه زمان برای اختلال دوقطبی باید به پزشک مراجعه کرد؟
با توجه به اهمیت درمان به موقع این بیماری، بسیار ضروری است که به محض اطمینان از غیر عادی بودن رفتارهای خود یا دیگران و پدیدار شدن دورهای رفتارهای بالا و پائین، حتماً باید به روانپزشک مراجعه کرد.
دارو و درمان اختلال دوقطبی
درمان می تواند به بسیاری از افراد، از جمله افرادی که شدیدترین اشکال اختلال دوقطبی را دارند، کمک کند. یک برنامه درمانی مؤثر معمولاً شامل ترکیبی از دارو درمانی و روان درمانی را شامل میشود.
دارو برای بیماری دوقطبی
برخی از داروها میتوانند به مدیریت علائم اختلال دوقطبی کمک کنند. رایجترین انواع داروهایی که ارائهدهندگان مراقبتهای بهداشتی تجویز میکنند شامل تثبیت کنندههای خُلق و خو و آنتی سایکوتیکهای غیرمعمول هستند. تثبیتکنندههای خلق و خویی مانند لیتیوم یا والپروات میتوانند به پیشگیری از دورههای خُلقی یا کاهش شدت آنها کمک کنند. لیتیوم همچنین می تواند خطر خودکشی را کاهش دهد. همچنین داروهایی که خواب یا اضطراب را کنترل میکنند نیز به عنوان بخشی از برنامه درمانی ممکن است در نظر گرفته شود.
روان درمانی برای دوقطبی
روان درمانی میتواند بخشی موثر از درمان برای افراد مبتلا به اختلال دوقطبی باشد. روان درمانی اصطلاحی برای تکنیکهای درمانی است که هدف آن کمک به افراد در شناسایی و تغییر احساسات، افکار و رفتارهای نگرانکننده است. این نوع درمان می تواند حمایت، آموزش و راهنمایی برای افراد مبتلا به اختلال دوقطبی و خانوادههای آنها فراهم کند.
رفتار درمانی شناختی (CBT: Cognitive Behavioral Treatment) یک درمان مهم برای افسردگی است که در ابتدا برای درمان بی خوابی استفاده میشد. این روش میتواند به ویژه به عنوان بخشی از درمان افسردگی دوقطبی مفید باشد.
درمان اختلال دو قطبی همچنین ممکن است با توسل به روشهای جدیدتری چون درمان ریتم بین فردی و اجتماعی (IPSRT: Interpersonal and Social Rhythm Therapy) و درمان خانواده محور که به طور خاص برای درمان اختلال دوقطبی طراحی شدهاند، صورت پذیرد.
سایر گزینه های درمانی برای دوقطبی
برخی از متخصصان ممکن است درمانهای دیگری را برای مدیریت علائم دوقطبی مفید بدانند. این گزینهها عبارتند از:
الکتروشوک درمانی (ECT)
یک روش تحریک مغز است که میتواند به تسکین علائم شدید اختلال دوقطبی کمک کند. این روش زمانی در نظر گرفته میشود که بیماری فرد پس از درمانهای دیگر بهبود نیافته باشد، یا در مواردی که نیاز به پاسخ سریع دارد، مانند افرادی که در معرض خطر خودکشی یا کاتاتونیا (وضعیت عدم پاسخگویی) هستند.
تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال مکرر (rTMS:repeated Transcranial Magnetic Stimulation)
نوعی تحریک مغزی است که از امواج مغناطیسی برای تسکین افسردگی در طی یک سری جلسات درمانی استفاده میکند. اگرچه rTMS به اندازه ECT قدرتمند نیست، اما نیازی به بیهوشی عمومی ندارد و اثرات منفی بر حافظه و تفکر کمی در پی دارد.
نور درمانی برای اختلال عاطفی فصلی (SAD: Seasonal Affective Disorder)
برخی از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی در فصل زمستان افسردگی بیشتری را تجربه میکنند. نور درمانی در اینخصوص، بهترین درمان است.
تست اختلال دو قطبی
تست زیر با 11 سوال با تقریب نسبتاً خوبی پاسخی به وضعیت شما از نظر میزان نزدیکی یا دوری از دو قطبی بودن بدست میدهد. اگر پاسخ به این سوالات را کاملاً دقیق و بدون مصلحت یا سوگیری خاصی ارائه دهید، به همان میزان، جوابی که بدست خواهید آورد نیز دقیقتر خواهد بود.
نمرات | 4 | 3 | 2 | 1 | 0 |
سوالات | بسیار زیاد | اغلب | گاهی | کمی | نه زیاد |
گاهی اوقات من بسیار پرحرفتر از زمانهای دیگر هستم | |||||
من دورههایی دارم که احساس میکنم عصبی یا بیش از حد فعال هستم | |||||
من دورههایی دارم که در طول آن، احساس میکنم واقعاً عصبانی هستم یا سرعتم زیاد شده | |||||
من مواقعی داشتهام که در آنِ واحد (همزمان) هم افسرده و هم خوشحال بودم | |||||
بسته به روحیه من، تغییرات زیادی در کمیت و کیفیت کار من وجود دارد | |||||
دورههایی دارم که خیلی گریه میکنم و بعد در زمانهای دیگر واقعاً احساس خوشحالی میکنم و بیش از حد شوخی میکنم یا میخندم. | |||||
من مواقعی دارم که واقعاً به زندگی خوشبین هستم و مواقعی هم دارم که احساس میکنم امیدی نیست | |||||
زمانهایی وجود دارد که من در مقایسه با زمانهای دیگر علاقه زیادی به رابطه جنسی دارم | |||||
گاهی واقعاً احساس عصبانیت و خصومت میکنم | |||||
من در بعضی دورهها کسالت ذهنی دارم و دورههایی دیگر، تفکر بسیار خلاقانه دارم | |||||
بعضی وقتها خیلی اجتماعی هستم و بعضی وقتها فقط میخواهم تنها باشم |
(منبع: https://www.clinical-partners.co.uk/for-adults/bipolar/test-for-bipolar/test)
تفسیر نمرات
- اگر نمره شما بین 15-0 بود، دوقطبی بودن شما بعید است.
- اگر نمره شما بین 24-16 بود، دوقطبی بودن شما احتمال دارد.
- اگر نمره شما بین 44-25 بود، به احتمال بالا شما دوقطبی هستید.
جمعبندی در مورد اختلال دوقطبی
چنانچه در این مقاله از مجله داروخانه آنلاین مثبت سبز شرح دادیم، اختلال دو قطبی یک بیماری روانی است که بصورت دورههایی از رفتارهای بالا (شیدایی) و پائین (افسردگی) پدیدار شده و زندگی و کارهای روزمره افراد مبتلا را تا حد زیادی متاثر میسازد. این بیماری قابل کنترل است، لذا بسیار مهم است که اطرافیان بیمار دید روشنی از بیماری و ابعاد و نشانههای آن داشته باشند تا امکان اقدام بموقع داشته و از پیشرفت آن جلوگیری نمایند.
هر سه نوع بیماری دو قطبی باید درمان شوند، اما نوع اول آن بسیار خطرناک بوده و احتمال تبعات ناگواری دارد. بنابراین، حیاتی است که از متخصصان مجرب در زمینه شناسایی و درمان این بیماری استفاده کرد.
source