به گزارش خبرگزاری ایمنا، سبک تغذیه کودکان نه فقط از ظرف غذا، بلکه از رفتار و باور والدین نشئت میگیرد و خانواده بهعنوان اولین نهاد تربیتی، نقشی کلیدی در شکلگیری ذائقه، زمانبندی وعدهها و میزان توجه به کیفیت غذا ایفا میکند، وقتی والدین نسبت به تغذیه سالم بیتفاوت یا دچار عادات ناسالم باشند، این الگو بهسادگی در ذهن کودک نهادینه میشود و سالها بعد، پایهگذار چاقی یا بیماریهای متابولیک خواهد بود.
گرچه ژنتیک در بروز چاقی سهم بالایی دارد، اما نقش آن وابسته به محرکهای محیطی است، ژنهایی که در بدن پنهان مانده است، تنها زمانی فعال میشود که سبک زندگی ناصحیح، کمتحرکی و تغذیه ناسالم محرک آنها باشد و به عبارت دیگر، ژن چاقی زمینهساز است، اما تأثیر قطعی ندارد.
یکی از خطرناکترین برداشتهای رایج، پذیرش بیچونوچرای چاقی بهعنوان یک تقدیر ژنتیکی است و این نگاه نهتنها مسئولیت فرد را کمرنگ میکند، بلکه میتواند انگیزه اصلاح سبک زندگی را از بین ببرد؛ در واقع، تاریخ خانوادگی شاید چراغ هشدار باشد، اما راه مقابله با آن بهوضوح قابل پیمایش است.
تحقیقات نوین علم اپیژنتیک نشان میدهد تغییرات رفتاری و تغذیهای میتواند بر بیان ژنها اثر بگذارد؛ فردی با پیشینه خانوادگی چاقی، با پایبندی به رژیم متعادل، تحرک منظم و خواب کافی، میتواند احتمال ابتلاء به اضافه وزن را بهطور قابلتوجهی کاهش دهد و قدرت عوامل محیطی بیشتر از ژنتیک است.
ژنتیک چقدر در اضافه وزن و چاقی افراد تأثیرگذار است؟
امید صادقی، متخصص تغذیه و رژیم درمانی و استاد دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار ایمنا با بیان اینکه بهترین الگو برای کودکان و نوجوانان، والدین آنها هستند و الگوی غذایی موجود در خانواده تبدیل به الگوی غذایی فرزندان آن خانواده خواهد شد و این الگو در رژیم غذایی و سبک زندگی آنها تأثیرگذار است، اظهار کرد: علاوه بر عوامل محیطی از جمله تغذیه نامناسب، نمیتوان منکر نقش و تأثیر ژنتیک بر چاقی افراد شد.
وی با بیان اینکه ۵۰ تا ۶۰ درصد علت چاقی و اضافه وزن را عوامل ژنتیکی و وراثتی تشکیل میدهد، افزود: سابقه خانوادگی چاقی و اضافه وزن میتواند در امر چاقی فرزندان آن خانواده تأثیرگذار باشد، اما این موضوع دلیلی برای نادیده گرفتن عوامل تأثیرگذار دیگر بر بروز چاقی و اضافه وزن نیست.
متخصص تغذیه و رژیم درمانی و استاد دانشگاه با بیان اینکه برخی افراد ژنتیک را عامل چاقی و اضافه وزن خود میدانند و ابراز میکنند که نمیتوانند کاهش وزن داشته باشند، اما این باور، باوری نادرست است، تصریح کرد: به طور قطع، اجداد این افراد چاق نبودهاند و عوامل محیطی عامل ژنتیکی چاقی و اضافه وزن را در آنها ایجاد کرده است.
غلبه عوامل محیطی بر ژنتیک / تغییر ذائقه غذایی افراد و کمبود مواد مغذی در بدن با وجود چاقی
صادقی با بیان اینکه در صورتی که عوامل محیطی از جمله شیوه و سبک زندگی، دریافتهای غذایی و کمتحرکی، بهبود پیدا کند و اصلاح شود، میتواند بر ژنتیک چاقی و اضافه وزن افراد غلبه پیدا کند، ادامه داد: حتی افرادی که سابقه خانوادگی چاقی دارد و به اصلاح به صورت ژنتیکی چاق است، با کنترل عوامل محیطی میتواند کاهش وزن را تجربه کند.
وی با بیان اینکه در عصر حاضر با چاقی و اضافه وزن در افراد مواجه هستیم و تغییر و تحولی در سبک زندگی و رژیم غذایی جامعه اتفاق افتاده است، گفت: بسیاری از غذاهای سنتی ایران، سرشار از فیبر بودند و به نوعی غذاهایی سالم شناخته میشدند، اما در عصر حاضر میبینیم که تمایل کودکان و نوجوانان به سمت غذاهای پرچرب رفته است.
متخصص تغذیه و رژیم درمانی و استاد دانشگاه با بیان اینکه غذاهایی مانند فستفودها، ساندویچ و تنقلات ناسالم مانند پفک و چیپس امروز طرفداران بیشتری دارد، اضافه کرد: این مواد غذایی بسیار پرانرژی است و ارزش غذایی بالایی ندارد و کودکی که یک تا دو وعده اصلی روز خود از این مواد غذایی استفاده میکند یا حتی به عنوان میان وعده به سمت آنها میرود، ممکن است در عین چاق بودن، درگیر کم بودن مواد مغذی شود.
در گذشته، سفرههای ایرانی از خوراکهایی تشکیل میشد که سرشار از غلات کامل، سبزیجات متنوع و پروتئینهای کمچرب بود، اما امروز ذائقه افراد به ویژه کودکان و نوجوانان با تصاویر رنگارنگ فستفودها، نوشابهها و خوراکیهای صنعتی شکل میگیرد و نفوذ رسانه، تبلیغات اغواگر و سبک زندگی سریعمحور باعث شده است که نسل جدید، میل کمتری به غذاهای سنتی و سالم داشته باشد.
برونرفت از بحران چاقی تنها در سایه رویکردی جامع اتفاق خواهد افتاد و باید والدینی آگاه، مدارسی مشارکتگر، رسانههایی مسئول و نظام سلامت پیشگیرانه داشته باشیم؛ آموزش الگوی غذایی سالم باید از خانه آغاز شود و در مدرسه، مراکز بهداشتی و شبکههای اجتماعی تداوم یابد و تنظیم برنامههای آموزشی با همکاری متخصصان تغذیه و رسانهها میتواند ذائقه نسل جدید را بهسمت انتخابهای هوشمندانهتری سوق دهد و تنها از مسیر تربیت نسل آگاه است که میتوان آیندهای سالمتر ترسیم کرد.
علاوهبر تلاشهای فردی و خانوادگی، نقش نهادهای سیاستگذار در مدیریت بحران چاقی انکارناپذیر است و از اعمال محدودیت در تبلیغ خوراکیهای مضر برای کودکان گرفته تا سیاستهای حمایتی برای عرضه گستردهتر غذاهای سالم در مدارس و محلهها، میتواند در بهبود شاخصهای سلامت تأثیرگذار باشد؛ چالش چاقی و اضافه وزن تنها مسئلهای فردی محسوب نمیشود، بلکه مسئلهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است که باید در سطح کلان نیز برای آن چارهاندیشی شود.