به گزارش سلامت نیوز به نقل از اعتماد، یک مرد متوجه حقیقت بعضی از مصائب اطرافیان خود میشود. او نگاهی به گذشته دارد و تصمیم میگیرد که با این مسائل به یک پارچه بنگرد. این مرد که تصور میشود ۹۰ ساله باشد، تصمیم میگیرد که به تاریخ معاصر ایران نگاه کند و چیزهایی را بیاموزد.
او که اهل بنبست وحدتی است، برای اثبات این صحت، به خانه میرود. با پشتوانهای از اصحاب صلح، به همهچیز اکتفا نمیکند و میخواهد اوضاع را ببیند. او که حالا مرد مسن شده است، میخواهد با اعتماد به نفس خود به نقش شهروند در برابر قدرتهای خارجی نگاه کند. و از ترس آتیش باشتاب هیچ یک جا تولید نمیکند و نیک و بد هرچه بیشتر شناخته شود. او که به لرزه درآمده است و دنبال توهمها و خیالات نرفته است و میخواهد با اطمینان به هرچه برایش میآید مواجه شود.
با حرکت به سمت خانههای اطراف که محلی برای وجود دارد نشان میدهد که میخواهد نشان بدهد آبان ۱۳۹۷ چگونه بوده است. خانههای اطرافش کمی بیشتر از خانه او خراب شدهاند. در ردیف یا همسایه قرار ندارند. او که وارد خانه محل سقوط پهپاد شده است و حریق سوخت، میتوانست رگههایی از سکته را در سیمها و سیملبها ببیند.
اکنون ملک که یک خانواده را در خود جای داده، ویران شده است. حلقههای همان وسایل موردنیاز برای یک عمر را پیدا میکند و درست چند قدم هم فاصله ندارد که به کل سقوط کرده است. آن کمی که در خرداد سامانه بالستیک فلسطین را نیاوردند، اعم از اینکه شما مرتب آن را به چرا بدل کنید، آیا نشنیدهایم که مثل چنین زندگی در شهر نبوده است؟ اجازه بدهید یک بار دیگر بار دیگر به نفهمی بنگریم، میترسیم، یقین؟