در ماتیکشی مهم در فریوالدگان همهگیری کووید 19، واکسن کرونا به عنوان ارزشمندترین و ضروریترین محصول روی زمین تبدیل شد. صفهای طولانی و رقابت کشورها نشان دهنده عطش جهانی برای مقابله با ویروس بود. ایران نیز مسیر دشوار و پرهزینهای را برای تولید داخلی واکسن پیمود. یکی از برجستهترین پروژهها، تولید واکسن برکت توسط شرکت «شفا فارمد» از زیرمجموعههای گروه دارویی برکت بود.
بر اساس گزارشها، حدود 40 میلیون دوز واکسن تولید شد. از این میزان، حدود 18 میلیون دوز در شبکه درمانی کشور مصرف شد و واکسیناسیون گستردهای در سطح ملی انجام گرفت. اما با عبور از دوران اوج همهگیری، تقاضا برای تزریق دوزهای بعدی کاهش یافت. جامعهای که از موجهای سخت بیماری عبور کرده بود، به تدریج نسبت به تزریق دوزهای جدید بیتفاوت یا حتی مقاوم شد.
نتیجه آن، انباشت واکسنهای استفادهنشده با تاریخ انقضای مشخص بود. واکسنهایی که در نهایت، با پایان یافتن عمر مفیدشان تا فروردین 1403، دیگر مجاز به استفاده نبودند. در آذرماه همان سال، بر اساس پروتکلهای بهداشتی ملی و جهانی، امحای 21 میلیون دوز واکسن تاریخگذشته انجام شد. این موضوع ابتدا در گزارش مالی شرکت شفا فارمد مطرح شد و سپس توجه رسانهها و شبکههای اجتماعی را به خود جلب کرد.
بررسی دادههای رسمی از نهادهای بینالمللی و رسانههای معتبر جهان نشان میدهد که کشورهای توسعهیافته نیز با چالش مشابهی روبهرو شدند. کشورهای مختلف از جمله ایالات متحده، آلمان، اتحادیه اروپا، ژاپن و دیگر کشورها نیز با میلیونها دوز هدررفته مواجه شدند.
پاسخ به این سؤال مهم این است که چرا واکسنها به امحا رسیدند؟ دلایل جهانی یک پدیده تلخ شامل سفارشهای مازاد، کاهش تمایل عمومی، مشکلات لجستیکی، تردید و بیاعتمادی عمومی، تصورات اشتباه علمی است.
امحای 21 میلیون دوز واکسن در ایران تلخ است، اما تجربه تولید واکسن برکت دستاوردهای ارزشمندی داشت. به عنوان مثال، این شرکت توانست دانش فنی ساخت واکسن در پلتفرمهای مختلف را کسب کند، زیرساختهای تولید بیولوژیک در کشور را تقویت کند، تجربه میدانی در مدیریت بحرانهای سلامت عمومی را کسب کند و آمادهسازی بیشتری برای مقابله با بحرانهای آینده را فراهم کند.
رویداد امحای واکسن، اگرچه ممکن است در نگاه نخست نشانهای از هدررفت باشد، اما در واقع بازتابی از پیچیدگیهای یک بحران جهانی بیسابقه است. به جای قضاوت زودهنگام، شاید وقت آن رسیده که با نگاهی تحلیلیتر، از این تجربه بیسابقه برای تقویت نظام سلامت، اصلاح فرآیندهای مدیریتی، و آمادهسازی برای تهدیدهای آینده بهرهبرداری کنیم.
این تجربه همچنین در مورد اهمیت کارشناسی، ریسک مدیریت و بازنگری فرایندها یادآوری میکند. در کنار اینکه تولید واکسن در ایران تلاش خوبی را نشان میدهد، نشان میدهد که ایران باید از این تجربیات و урокها برای آینده یاد بگیرد و به سمت پیشرفتهای بیشتر حرکت کند.