به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نشست مجازیِ «الگوی حکمرانی فرهنگی و برنامه توسعه» با حضور حسین بابایی مجرد، استادیار گروه مدیریت اسلامی پژوهشکده نظام‌های اسلامیِ پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی از سوی کانون اندیشه جوان برگزار شد.

وی در بخش دوم این نشست گفت: در فرآیند ساختاردهی مسئله، کاری که انجام می شود این است که در این عوارضی که در موقعیت «مسئله» احساس می‌ شود و برخی از آن با عنوان «احساس مسئله» یاد می کنند، کسانی که در فضای سیاست پژوهی کار می کنند و یا قصد سیاستگذاری دارند، باید روایت ذینفعان را از مسائل دریابند. ذینفعان حاکمیتی موقعیت را به گونه‌ ای در می یابند و مردم  موقعیتی مثل حجاب را به گونه ای دیگر ارزیابی می کنند. مؤمنین و نخبگان و رسانه ها چگونه ارزیابی می کنند؟ هر کدام از این ها روایتی از این مسئله خلق می کنند. اولین گام این است که این روایتها باید شنیده شود، فهم شود و بعد مواجهه صحیح صورت گیرد.

بابایی مجرد در توضیح این نکته و با توجه به آیاتی از قرآن گفت: در ماجرای میقات که موسی علیه السلام به سوی قوم خود بازگشت و آنها را گوساله پرست دید، از ذینفعان اصلی می‌پرسد چرا گوساله پرستی کردید. حتی از خود سامری هم می پرسد و بعد با برادرش هارون مواجه می شود. هارون می گوید «من ترسیدم بگویی چرا تفرقه بین بنی اسرائیل انداختی». یعنی اگر بخواهم به مردم گیر بدهم چرا گوساله پرست شدید، ایجاد تفرقه می شود. تفرقه هم نزد تو امر مذمومی است، لذا کاری نداشتم. برخی از این فراز استفاده کردند و آن را به موضوع حجاب تعمیم دادند. گفتند در امر حجاب ترس داریم تفرقه ای ایجاد شود و به حفظ نظام لطمه بخورد. در هر صورت کاری که موسی علیه السلام کرد، این بود که روایتها را شنید و بعد با مسئله مواجه شد. ما روایتهای مختلف ذینفعان را نسبت به این موقعیت بشنویم و بعد اقدام کنیم. این مقدمه را عرض کردم تا بگویم ما شدیداً در حوزه مسئله مندی، یا مسئله مندسازی و مواجهه با مسائل عمومی دچار مشکلیم. باید نسبت به یک امر مهم فرهنگ با آگاهی عمل کرد.

فصل مربوط به امر فرهنگ سند هفتم توسعه شدیداً متشتت و غیر راهبردی است

وی در توضیح بند 15 سند هفتم توسعه گفت: این فصل بخش فرهنگی را به خود اختصاص داده است. آنچه در این فصل دیدم این است که شدیداً واگرا، متشتت، غیر راهبردی و غیر مبتنی بر یک مدل مفهومی پیشینه بود، مردم گریز بود، دولتی بود، تصدی جو بود. این تعابیر با یکدیگر همخوان و هماهنگ است. گویی با هیچی مواجه نیستیم و این مسئله خیلی بد است.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت:‌ برنامه 5 ساله باید تابع سیاست های برنامه باشد. سیاستهای برنامه خودش تابع سیاست های کلی حوزه های مرتبط با برنامه است. نظمِ سلسله مراتب سیاستی در کشور آسیب مند است. سیاست های کلی وضع می شود، اما امتداد نمی یابد. ما دچار شکاف عمیق سیاستی هستیم. این شکاف سیاستی انگیزه و منابع سوز است. یعنی امر سیاست گذاری را مختل می کند.

بابایی مجرد با تشریح و نقد برخی از فرازهای سند هفتم توسعه گفت: در فصل 15 لایحه که مرتبط با مباحث فرهنگی است  می‌خوانیم: «ایجاد سامانه رصد، پایش و سنجش مستمر شاخص های فرهنگ عمومی و سبک زندگی». این یک پروژه ملی مهم چند سال قبل کشور ماست. طی آن، یک سنجش ارزشها صورت گرفت که مردم چگونه می اندیشند و ارزش های حاکم بر ذهنشان چیست. این دغدغه امروز و دیروز نیست. ما در حوزه رصد سالهاست کار می کنیم. حالا اینجا می گویند ما سامانه رصد می خواهیم. یعنی بین سایر موضوعاتی که وجود دارد، سامانه های جدید می آید و ما مدیریت سامانه می کنیم. اتفاق جدیدی نیفتاده است. ما در خیلی از اقدامات حاکمیتی این مسئله را داشتیم. جنس این کار برای یک برنامه 5 ساله چه جایگاهی دارد و چه دردی از فرهنگ جامعه دوا می کند.

پیش فرض های نظام به عنوان برنامه آمده است

وی افزود: در فصل دیگری آمده: «ترویج اندیشه های رهبری در داخل و خارج» است. ببینید، در برنامه توسعه 5 ساله چنین موضوعی است! اگر همین موضوع را قبلاً نزد رهبر انقلاب می بردند و می گفتند چنین فصلی تعریف کردیم، چه واکنشی داشتند؟ خب اندیشه های رهبری که در حوزه فرهنگ کاملاً معلوم است: «بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی». خب بسم الله، شروع به بازسازی کنید، اقدامات لازم را زمینه سازی کنید، منابع را تأمین و تجهیز کنید، مردم را برای تحقق آن توانمند کنید. این می شود طرح رهبری. به نظرم برنامه نباید اینگونه باشد. منویات رهبر انقلاب که پیش فرض شما برای اقدام است. شما پیش فرض های خود را به عنوان برنامه آوردید. شما به عنوان نهاد قوه اجرایی کشور، بخواهید کاری انجام دهید، باید ذیل و ضمن سیاستهای کلی باشد که رهبری آن را وضع کرده است.

شدیداً در برنامه و اقدام، کلی گویی می کنیم

بابایی ادامه داد: موضوع بعدی، «مردمی سازی فعالیت های فرهنگی از طریق مسجد و …» است. این مسئله نشان می دهد شدیداً در برنامه و اقدام کلی گویی می کنیم. ما حوائج پیشینه خودمان را مطرح می کنیم. مسجدمحوری خیلی خوب است. مردمی سازی حرف خوبی است، اما شما باید اقدام کنید. شما به عنوان دولت باید تسهیلاتی فراهم کنید تا این معنا محقق شود. باید امر فرهنگی را در فضای اجتماعی تسهیل کنید. اگر کسی می خواهد فعل فرهنگی بورزد، با هزینه پایین بتواند این کار را انجام دهد. صرفاً به معنای مشوقات نیست. دولت شأن سیاستگذاری و تنظیم گری دارد، شأن تصدی گری دارد؛ اما شأن دیگر او تسهیل گری است. شما باید زیست مؤمنانه و فرهنگی را در کشور ممکن کنید. این وظیفه دولت است و برای این امر باید تسهیلاتی بیافرینید. تسهیلات هم صرفاً مادی نیست. خیلی از تسهیلات، تسهیلات ساختاری است. ساختارها طوری باید باشد که مردم به راحتی بتوانند یک زیست فرهنگی و مؤمنانه داشته باشند. حالا اگر دولت می خواهد این ساختارسازی را داشته باشد، بسم الله الرحمن الرحیم بگوید و شروع به برنامه نوشتن کند. الان برنامه این است که ما می خواهیم مسجدمحوری را مبنای مردمی سازی قرار دهیم. به نظرم چیزی جلوتر از این باید باشد. اما بیش از این، چه اقدامی می خواهید انجام دهید؟ چگونه این ساختارها را می خواهید تعقیب کنید.

موضوع وقف امری شدیداً‌ اقتصادی است

استادیار گروه مدیریت اسلامی پژوهشکده نظام‌های اسلامی افزود: مسئله بعدی، «فعال سازی موقوفات با همکاری سازمان تبلیغات و صدا و سیما و وزارت فرهنگ» است. این مشکل جدی ما است. کشور ما در حوزه موقوفات و «رقبات منفعتی» مشکلاتی دارد. حرف امروز و دیروز نیست. رقبات منفعی ما خیلی پر منفعت نیست. مشکلاتی جدی در این زمینه داریم. این مشکل را خود سازمان اوقاف باید به نحوی برطرف کند و وظیفه اوست. وظیفه سازمان این است که منافع «رقبات منفعتی» را بیشینه کند و متناسب با خواسته واقف آن، هزینه کند. این امر کاملاً اقتصادی است. یعنی وظیفه سازمان اوقاف وظیفه ای شدیداً اقتصادی است. موقوفات گاهی کم منفعت و کم بهره می شود و ممکن است خلاف نظر موقف، تبدیلاتی صورت گیرد. اینجا باید یک فرد مجتهدی بالاسر باشد. ذات و سرشت سازمان اوقاف، یک سرشت کاملاً اقتصادی است. او باید شامه اقتصادی قوی داشته باشد تا بتواند بر موقوفات مدیریت اقتصادی کند. فعلاً در حیطه رقبات را می گویم. وقتی که منافع اقتصادی را بیشینه کرد، باید متناسب خواست واقف، هزینه شود. چه کسی در این مسئله شک داشت؟ در برنامه هفتم توسعه پنج ساله کشور باید این امر اقتصادی بیاید؟ خب مدیریت خود در وقف را اصلاح کنید. حالا برای درست کردن این مدیریت طرحی دارید، درباره آن طرح صحبت کن. اما اینکه بگوییم کلیات را درست کن و بعد متناسب با خواست واقف عمل کن. خب مشخص است که باید عمل کند.

5 سال مدت برای ساماندهی گلزارهای شهدا و عدم کار محتوایی !

بابایی مجرد درباره ایده «ساماندهی گلزارهای شهدا» در سند هفتم توسعه گفت:‌ بحث یکسان سازی و یکنواخت سازی بحث دیرینه ای در کشور ما است. گاهی اوقات فکر می کنم چرا باید برخی از این مسائل در کشور بزرگ شود و به عنوان مسئله جدی ما مطرح شود؟ شما وقتی به گلزار شهدا می روید، هر خانواده ای را می بینید بر اساس نوع مواجهه خودش و پیشینه و طرح و سلیقه خود مقبره را آرایش کرده است. حالا یک طرحی با عنوان یکنواخت سازی و یکسان سازی مطرح شده است؟ چرا باید به این موضوع فکر کنیم؟ غیر از آفات و آثاری که دارد موضوع الان من نیست. مسئله اینجاست که این موضوع به عنوان یک مسئله جدی مطرح شده است. دوم اینکه به عنوان مسئله ای در عِداد 5 ساله برنامه توسعه مطرح شده است؟! واقعاً نمی دانم چه ذهنی به این سمت ها حرکت می کند که این ها را به عنوان مسئله 5 ساله کشور مطرح کند؟ ما برای شهدا باید کارهای جدی انجام دهیم، اما یکسان سازی و یکنواخت سازی می شود برنامه 5 ساله فرهنگ کشور ما. شما فرمایشات امام و مواجهه رهبر معظم انقلاب درباره شهدا را ببینید. حالا ما در چنین فضایی یک مواجهه فرمال و فیزیکال به قبور شهدا داشته باشیم و آن را به عنوان یک راهبرد فرهنگی در کشور مطرح کنیم، واقعاً به دور از سیاست های جمهوری اسلامی ایران است. خیلی باید عمیق تر مسائل خود را ببینیم.

مداخله دولت در هیئات و مجالس مردمی قرآن صحیح نیست

این قاری قرآن و مؤلف کتاب «نظام‌سازی قرآن‌بنیاد» با انتقاد از رویه مجوزدهی به فعالیت های قرآنی گفت:‌ مسئله بعدی، حمایت از مراکز فرهنگی قرآنی و مجوز دادن به آنهاست. همین که دولت می خواهد شأن تنظیمی خود را داشته باشد، در این تشکیکی نمی کنم، چرا که یکی از شئون دولت، تنظیم گری است. اما چرا برای تمام این موارد فرهنگی شأن تنظیم گری قائل باشد؟ در حوزه جلسات قرآن سابقه دیرینه قبل از انقلاب داشتیم و پس از انقلاب هم که خیلی گسترش بیشتری یافت و با کیفیت تمام هم این مجالس برگزار می شد و هیچ کسی هم تعرضی نداشت. شدیداً امری فرهنگی و مردمی بود. چه وجهی دارد که شما شأن تجویزی به اینها بدهید. اصلاً به نظرم این مسائل به دولت ها مربوط نیست. دولت ها وجهی ندارد در این موضوعات فرهنگی که مردم خودشان رأساً و از ناحیه دغدغه ها و تکالیف و رویکردهای دینی و شرعی و مذهبی شان انجام می دهند، ورود کند؟ هیئات و مجالس عزاداری همین طور است. از همین روست که مردم معترضند که دولت در تمام حوزه ها دست و پایش بلند شده است. تا الان هم که مجالس قرآن بود، هم شیوعش قابل توجه بود و هم اثرگذاری آن بالا بود. دولت هم هیچ ورودی در آن نداشت. حالا میل کردند در این حوزه ها هم ورود کنند، منابعی هم برای آن در نظر بگیرند. خودم قاری قرآن هستم و می گویم هیچ وجهی ندارد که دولت در این عرصه ها ورود کند. از همان زمانی که دولت احساس کرد که باید این مجالس را تقویت کند، خراب شد. وقتی شما به مؤسسات و مجامع مجوز می دهی، قطعاً باید کنترل هم کنی. وقتی به آنها منابع می دهی، باید بر اساس آن منابع از آنها برنامه بخواهی و بر آن نظارت داشته باشی؛ این یعنی مداخله. یک مداخله حداکثری در هیئات و مجالس قرآنی که داشت به نحو کاملاً مردمی و خودتنظیم جلو می رفت.

بابایی مجرد در انتها گفت: به نظرم می آید دولت در این بخش هیچ طرح فرهنگی ندارد. مشخص نیست چه کار می خواهد کند، مشخص نیست چه مسئله ای دارد و چه مدل مفهومی برای مواجهه در این حوزه ها دارد. ایرادی هم ندارد. برنامه های توسعه با 15 یا 20 درصدی که اجرا می شود، روی هواست و گویی اجرا نمی شود. حالا بر فرض این درصد هم محقق می شود،‌ اما به نظرم فرصت سوزی از انقلاب اسلامی است. یعنی انقلاب اسلامی به عنوان انقلابی فرهنگی که بنا بود اقداماتی انجام دهد، تمام حوزه ها را به نسبت هویت فرهنگی بازتنظیم کند، با این اوضاع نمی شود. وقتی شما بنیاد را ساخته و پرداخته نمی کنید، به طور طبیعی سازه ای که روی آن بناست قرار گیرد،‌ دچار تزلزل می شود. این تنظیمی که امروز در لایحه برنامه هفتم توسعه از سوی دولت می بینیم، بی مسئله گی داد می زند و دولت در وضع نا مسئله گی در حوزه فرهنگ روبروست.   

انتهای پیام/

source