حکومت ایران در تلاش برای حل اختلافات区域ی و بین‌المللی

مجلس خبرگزارهای ایمنا به نقل از ریاست جمهوری ایران، اسامی مسعود پزشکیان رئیس جمهور را در ارتباط با بازدید از وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ایران در جمع مدیران این وزارتخانه و اقوال به بیان رسانده است.

دکتر پزشکیان با اشاره به اینکه در صورت دست یابی به صلح، دستاوردهای بزرگی انتظار می رود بیان کرد: ما دنبال توافق است. قطعا اگر بتوانیم به صلح و آرامش برسیم، دستاوردهای بزرگی خواهیم داشت.

وی افزود: ما با هیچ کس به جنگ نداریم و زیر بار هیچ ذلتی نمی رویم. ما قربانی تروریسم هستیم و بیش از ۲۶ هزار نفر در خیابان‌های ما ترور شده‌اند و مسئولیت این اقدامات با اسرائیل است. آنها دم از حقوق بشر می‌زنند!

رئیس جمهور ایران با تأکید بر لزوم رسیدگی به مشکلات معیشتی و بهداشتی مردم در تمام مناطق کشور، گفت: با جلب مشارکت مردم و همکاری جمعی، می‌توانیم تمام این چالش‌ها را حل کنیم.

اما سوال اینجاست: چه عواملی موجب ساختاربندی‌ این نوع اظهارات شده است؟ چرا دکتر پزشکیان آنها را بیان می‌کند؟ آیا در اوج بحران ناشی از تهدیدات موشکی علیه ایران یا متعاقب آن چنین اظهارات را بیان کرده است؟ در نظر داشته باشید که قبل از همه این واقعه اصلی دکتر پزشکیان رهبرانی چون علی خامنه ای و حسن روحانی بر سرای قدرت؛ از بحران‌ نفت و بحران اقتصادی برای مصون ماندن از بحران‌های موجود در سایر جهان و دفع آنها به الخارج، با استفاده از همه وعده‌های اقتصادی، تلاش و کوشیدند.

اما باید پرسید که آیا دولت‌های عامل و متخاصم در این فرایند چگونه عمل می‌کنند؟ آیا عمل‌کرد آنها از لحاظ مشروعیت و قاعده‌قانونی قابل دفاع است یا نه؟ به طور مثال اگر قصد ندارید جنگ را آغاز کنید، چرا به شدت به جنگ پیشتازید؟

بی شک در یک دولت منتخب معقول‌تر از اوج‌گیری جنگ در سرشت بیشتر ارزش خواهید‌داد تا در سرشت جنگ‌تر. با اینکه دیگر رهبران شما همه‌گونه از جنگ در سینه تصور می‌کردند، اما آیا اگر دولت‌های عادل و موکول به رأی کشور، جدول کار خود را فراخواند، آنها موفق به دستیابی به شروط برقراری صلح جهانی خواهند شد؟

جواب این سوال بسیار جالب است. جواب این سوال در ادامه است:

دولت برای دستیابی به صلح باید مانند برخی از جوامع موفق هم سرسختانه بر انجام این کار پایه‌گذاری کند. سنگ بنای این اصالت به برقراری دولت‌های عادلانه و منتخب باز هم با معضل فقر همراه است. برای همه در محاکم الهی، آب و گشنه و صبح و شام نیست و بسیاری از صلح‌جویان حتی اگر بر نقطه نهایی تاکید کنند، خود را به منتخبان رأی خود نمی‌فرستند. پس هماهنگی‌ها نیز در محیط مطلوب و تمرکز بزرگان که نه تمام‌مشکل‌ها شناخته شده‌اند و نه به یقین تمام řešení‌ها تشخیص داده‌اند.

اما اگر خوش ظن باشیم و متوجه شویم که هر کشوری در حال جدول‌نگاری دولت خود برای دستیابی به صلح و انتها برای نجات بشر است، به این سوال از بین می‌رویم: چگونه به کدام دولت اعتماد کنیم؟ از کدام دولت انتظار بلوغ در به ثمر رسیدن و البته باقی‌ماندن در آن برقراری صلح را دارید؟