آیا برای شما خبر شنیده‌اید که پنج هزار و 826 نفر در ایران بر اثر حادثه‌ای که در محیط کارشان رخ داده مرده‌اند؟ به گفته سازمان تامین اجتماعی این تعداد از مجموع 84 هزار و 638 نفر هستند که از سال 1400 تا 1401 در این مكان دچار حادثه شده‌اند و بیمه‌گذاریافته هستند. با حال باید توجه داشته باشیم که اگر این آمار را با آمار سازمان پزشکی قانونی مطابقت دهیم، مقایسه‌ایComplex اپکام لس به وجود می‌آید. به گفته این سازمان، 28 هزار و 127 نفر در سال 1400 و 26 هزار و 74 نفر در سال 1401 از معاینات پزشکی که مربوط به مصدومان حوادث کار بوده، معاینه شده‌اند.

حال بدون شک وجود این آمار‌ها می‌تواند باعث ایجاد نگرانی و نگرانی بیشتر شود. معاینات پزشکی در این نمونه، نشانه‌ای از وجود یکی از شایع‌ترین آسیب‌های شغلی است. یکی دیگر از موضوعات مهم، اختلال ناشی از کار است. تأمین اجتماعی این موضوع را با این رقم واضح کرده است و در گزارش‌های سالانه خود، آن را یکی از مهم‌ترین موضوعات در سال‌های اخیر عنوان کرده است.

جدول زیر، تلاشی برای کمیت‌گرایی این موضوع است. جدول زیر نشان می‌دهد که تعداد حادثه‌دیدگان در سال‌های اخیر چگونه بوده است. در سال 1401، 38 هزار و 734 حادثه دیده شده که 455 نفر از آنها به علت حادثه درگذشته‌اند.

تصاویری که در زیر به تصویر کشیده شده‌اند نشان‌دهنده حادثه‌ای است که در یکی از معادن کشور رخ داده. این تصاویر نشان می‌دهد که در حادثه‌ای که در معدن زغال‌سنگ معدنی جواب رسیده، سال‌ها امیدی به بقای کارگران داده نمی‌شود.

این بار دولت با تشکیل کمیته‌ای به این موضوعپا به پای آن نمی‌رود. دوباره باید به رخدادهای دیگر مثل انفجار معدن زغال سنگ چادرملو مراجعه کرد. ده‌ها تن از کارگران معدن زغال سنگ چادرملو که در 18 دی ماه 1402 در یکی از بلوک‌های معدن مشغول کار بودند، دچار انفجار شدند و تعداد زیادی از آن‌ها کشته یا مجروح شدند.

گزارشی که مرکز پژوهش‌های مجلس در این مورد منتشر کرده است، نشان می‌دهد که در هر معدن 5 حادثه رخ می‌دهد. البته می‌بایست توجه داشته باشیم که این گزارش مبنی بر آمار سال‌های گذشته است. در سال 1400، مورد رابطه بار‌فشار غلاظ در معادن ایران، 8 هزار و 491 حادثه رخ داده است که 390 مورد در معادن سنگ آهن و 368 مورد در معادن زغال‌سنگ به وقوع پیوسته‌اند.

حالا در این گزارش از بحران‌های احتمالی که هر بار منجر به آسیب‌دیدگی و مرگ کارگران می‌شود، نام برده شده است. من جمله در مورد معادن زغال‌سنگ می‌توان به ریزش گودمیدا و آلایندگی شدید محیط کار اشاره کرد. حال نیز یک نمونه دیگر است که یک انفجار در معدن زغال سنگ چادرملو رخ داده و 52 نفر از کارگران معدن در این حادثه جان خود را از دست داده‌اند.

اما حال دو پرسش مطرح می‌شود. آیا بلاگرها یا کارفرمایان حق دارند از تسهیلات مربوط به کاروان‌ایمان مصون باشند؟ اگر چنین باشد، آیا قانون و مقررات باید به نحوی تنظیمی شود که به تسهیلات مربوط به کاروان‌ایمان قربانیان حادثه در معادن نظارت شود؟ حال سوال بعدی این است که آیا در حال حاضر تسهیلات مربوط به کاروان‌ایمان برحسب حق الوصول از قانون قابل دسترسی است؟

حالا در مورد تسهیلات مربوط به کاروان‌ایمان باید بگوییم که این تسهیلات مربوط به قانون برنامه پنجم توسعه است. اما مشکل اینجاست که این قانون قابل اجرا نیست. برای نمونه به قانون اجرای قانون برنامه پنج ساله چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور (1387-1391) اشاره می‌کنیم که در آن قانون، این بخش وجود ندارد.

حالا ما می‌توانیم بگوییم که فقدان این بخش، سهمی در بقای و گسترش مرگ و مصدومیت‌ها در کارگاه‌های صنعتی ما دارد.

تا حالا شما آگاه بودید که در ایران به طور متوسط سالانه 3500 نفر به علت کار های بالا در سیکل健康 جسمی-روحی خود با سوء مصرف مواد مخدر و ترکیبات الكترونیک مانند الكل، قهوه و عطر روبرو می شوند. تعداد اغلب آن ها در حال حاضر زیر 30 سال هستند. این آمار به طور متوسط بیشتر از كل آمار اسيدپاشی در سراسر كشور است.

حالا از طرف دیگر می‌توانیم بگوییم که حملات وارده بر کارگران در جهان همگی از طرف کشورهای توسعه یافته بازمی‌گردد. بازسازی یا تثبیت این منظرها، مفید است. حال ما هرآن‌چه می‌گوییم از ریشه نیست. می‌بایست بجای بپردازی به فنر هم، فنر را هم باید پاشید.

حالا نکته‌ای که باید به آن توجه داشته باشیم، این است که کارفرمایان حق دارند بجای تسهیلات مربوط به کاروان‌ایمان، تسهیلات مربوط به محموعه ایمان را که حاصل بها اتحادیه‌ و سازمان‌ها از طریق معاهده ها است را در اختیار خود قرار دهند. گزینه بهتر این است که برنامه‌ریزی در بازنگری قانون تسهیلات مربوط به محموعه‌ایمان انجام شود.

مثلاً برای مدت 20 ماه، تسهیلات مربوط به محموعه‌ایمان آزاد باشد تا به صنعتکاری کمک کند به جای ورود به معاملات مزدی، مجبور شود قدم‌های لازم برای ایمنی در کارگاه را بزند. حال آن‌چه برای مرده‌ها مهم است، به مرده‌ها نیز محسوب خواهد شد. حال، برقراری و ایده‌آل یک کارفرما، الگویی خواهد بود.