به گزارش پایگاه خبری دانا،بلاگرهای حوزه آرایش که پیشتر برای جذب مخاطب از کودکان و نوجوانان استفاده میکردند و به آرایش یا تتو کردن آنها میپرداختند، اکنون به شیوهای جدید و خطرناک روی آوردهاند.
در ویدیوهای جدید، آنها با روایت داستانهایی غیرمعمول و حیرتانگیز، خدمات آرایشی خود را تبلیغ میکنند.
یکی از این ویدیوها که بازدید بالایی داشته، درباره مادری و دختری است که برای آرایش عروسی به آرایشگاه میروند، در حالی که طبق داستان ساختهشده، هر دو قرار است در یک شب عروسی کنند. ماجرا وقتی تلخ میشود که مادر دختر بیان میکند: «شوهر من با پدرش خواستگاری دخترم آمد! پسر از من خوشش آمد و پدر از دخترم. همسر من ۲۰ سال از من جوانتر است و همسر دخترم ۲۰ سال از او بزرگتر!»
این نوع محتوا که به دنبال جلب توجه بیشتر است، بسیاری از خطوط قرمز اخلاقی و فرهنگی را نادیده میگیرد. روایت داستانهایی که نه تنها از عرف اجتماعی فاصله دارند، بلکه میتوانند حس بیثباتی در روابط انسانی را تقویت کنند، تهدیدی برای روابط خانوادگی سالم و ایجاد بیاعتمادی و ترس در خانوادههاست.
زمانی که رفتارهای غیرمعمول بهعنوان محتوای سرگرمکننده ارائه میشود، مرز میان واقعیت و تخیل بهویژه برای کودکان و نوجوانان کمرنگ میشود. این نوع روابط، حتی اگر ساختگی باشند، میتواند برای آنها عادیسازی شود و شکافهایی را میان اعضای خانواده ایجاد کند.
در نهایت، آنچه امروز در شبکههای اجتماعی منتشر میشود، نه تنها بازتابدهنده ارزشهای فرهنگی ما نیست، بلکه تهدیدی جدی برای هویت و روابط خانوادگی به شمار میآید.
علاوه بر این، این نوع محتوا میتواند بر روی رفتار و نگرش جوانان تأثیر منفی بگذارد. نوجوانان به راحتی تحت تأثیر این روایتها قرار میگیرند و ممکن است تصوری نادرست از روابط خانوادگی و اجتماعی پیدا کنند. آنها ممکن است فکر کنند که چنین رفتارهایی در زندگی واقعی عادی است و به دنبال تقلید از آنها برآیند.
خطر دیگر این نوع محتوا، عادیسازی خشونت و رفتارهای غیرقابل قبول است. وقتی این داستانها بدون هیچ گونه انتقاد یا بررسی به نمایش گذاشته میشوند، ممکن است به تدریج در ذهن مخاطبان جا بیفتند و به یک هنجار اجتماعی تبدیل شوند. این امر میتواند منجر به ایجاد یک فرهنگ ناپسند در میان نسل جوان شود که در آن مرزهای اخلاقی به راحتی مورد تجاوز قرار میگیرد.
همچنین، این ویدیوها میتوانند به تضعیف اعتماد به نفس نوجوانان و جوانان منجر شوند. وقتی آنها خود را با این تصاویر غیرواقعی مقایسه میکنند، ممکن است احساس کنند که به اندازه کافی خوب نیستند یا نمیتوانند به استانداردهای نادرستی که به آنها تحمیل شده، برسند. این مسئله میتواند به بروز مشکلات روانی مانند اضطراب و افسردگی در آنها منجر شود.
در این میان، نقش والدین و جامعه بسیار حائز اهمیت است. آنها باید با نوجوانان در مورد محتوای مصرفیشان گفتگو کنند و به آنها کمک کنند تا تفاوت میان واقعیت و تخیل را تشخیص دهند. آموزش مهارتهای انتقادی به جوانان میتواند به آنها کمک کند تا این نوع محتوا را به درستی تحلیل کنند و از تأثیرات منفی آن جلوگیری کنند.
به طور کلی، باید تلاش کرد تا فضای مجازی به محلی برای ارتقاء ارزشهای مثبت و روابط سالم تبدیل شود. این امر نیازمند همکاری میان بلاگرها، والدین، و جامعه است تا بتوان به یک تغییر فرهنگی مثبت دست یافت و روابط خانوادگی را در برابر تهدیدات محافظت کرد.
source