در استخدام یک کارمند، تنها داشتن مهارت‌های لازم کافی نیست؛ بلکه باید بررسی شود که آیا فرد می‌تواند در بلندمدت با فرهنگ سازمانی هماهنگ باشد یا نه.

در نگاه اول، مقایسه‌ی انتخاب یک شریک عاطفی با استخدام یک کارمند ممکن است غیررمانتیک و حتی توهین‌آمیز به نظر برسد. ما عادت داریم که میان روابط عاشقانه و فرآیندهای تجاری تمایز قائل شویم: در یکی احساسات و عواطف نقش اصلی را بازی می‌کنند، در حالی که در دیگری، اهداف مالی و عملکرد کاری حرف اول را می‌زنند.

اما اگر کمی عمیق‌تر فکر کنیم، متوجه خواهیم شد که شباهت‌های قابل‌توجهی بین این دو فرآیند وجود دارد. همان‌طور که در مصاحبه‌های شغلی، هدف یافتن فردی است که بتواند در یک محیط مشخص به خوبی عمل کند، در روابط نیز هدف پیدا کردن فردی است که با ارزش‌ها، نیازها و اهداف زندگی ما همخوانی داشته باشد.  

به گزارش مجله کژمژ؛ پس چرا نباید هنگام انتخاب یک شریک عاطفی، همان دقت و وسواس را که در انتخاب یک کارمند داریم، به خرج دهیم؟

۱. بررسی سازگاری در بلندمدت

در استخدام یک کارمند، تنها داشتن مهارت‌های لازم کافی نیست؛ بلکه باید بررسی شود که آیا فرد می‌تواند در بلندمدت با فرهنگ سازمانی هماهنگ باشد یا نه. در روابط نیز، جذب شدن به یک نفر در کوتاه‌مدت آسان است، اما مهم این است که آیا این فرد می‌تواند در زندگی ما جایگاهی پایدار داشته باشد یا خیر. آیا ارزش‌های مشترکی داریم؟ آیا دیدگاه‌های ما درباره‌ی زندگی، تعهد و آینده هم‌راستا هستند؟

۲. پرسیدن سؤالات کلیدی

همان‌طور که در مصاحبه‌های شغلی سؤالاتی برای سنجش توانایی‌ها، شخصیت و دیدگاه‌های شغلی فرد پرسیده می‌شود، در یک رابطه‌ی جدی نیز باید سؤالات مهمی مطرح شود. این‌که طرف مقابل چگونه با چالش‌ها کنار می‌آید؟ چگونه اختلافات را مدیریت می‌کند؟ چه انتظاراتی از یک رابطه‌ی عاطفی دارد؟ نادیده گرفتن این پرسش‌ها در مراحل اولیه‌ی رابطه، می‌تواند در آینده مشکلات جدی ایجاد کند.

۳. ارزیابی عملکرد واقعی به‌جای حرف‌های زیبا

در یک مصاحبه‌ی شغلی، رزومه‌ی خوب و سخنوری قوی ممکن است جذاب باشد، اما مهم‌ترین عامل تصمیم‌گیری، عملکرد واقعی فرد در موقعیت‌های کاری است. در روابط نیز، تنها گفتن جملات زیبا و وعده‌های عاشقانه کافی نیست. رفتارهای واقعی فرد در موقعیت‌های مختلف نشان می‌دهد که چقدر برای یک رابطه‌ی سالم آماده است. آیا او در زمان سختی‌ها همراه شما خواهد بود؟ آیا تعهد و صداقت در رفتارهایش دیده می‌شود؟

۴. شناخت نقاط ضعف پیش از تعهد جدی

در فرآیند استخدام، بررسی نقاط ضعف و چالش‌های احتمالی، بخش مهمی از تصمیم‌گیری است. به همین ترتیب، در روابط عاطفی نیز نباید تنها به نقاط مثبت طرف مقابل توجه کرد. شناخت نقاط ضعف و ویژگی‌هایی که ممکن است در آینده مشکل‌ساز شوند، می‌تواند از بسیاری از ناامیدی‌ها جلوگیری کند. آیا این فرد در مدیریت خشم مشکل دارد؟ آیا از نظر عاطفی بالغ است؟ آیا سبک زندگی‌اش با شما هماهنگ است؟

۵. به‌کارگیری منطق در کنار احساسات

درست است که عشق و احساسات نقش مهمی در روابط دارند، اما تصمیم‌گیری درباره‌ی آینده‌ی یک رابطه تنها بر پایه‌ی احساسات، می‌تواند خطرناک باشد. همان‌طور که در استخدام، احساسات شخصی نباید بر قضاوت حرفه‌ای تأثیر بگذارد، در روابط نیز باید میان قلب و عقل تعادل ایجاد کرد. احساسات قوی نباید باعث شوند که مشکلات جدی و ناسازگاری‌های اساسی را نادیده بگیریم.

۶. گذاشتن دوره‌ی آزمایشی!

در دنیای کار، بسیاری از شرکت‌ها قبل از ارائه‌ی قرارداد دائمی، یک دوره‌ی آزمایشی برای ارزیابی عملکرد فرد در محیط واقعی تعیین می‌کنند. در روابط نیز، اختصاص زمانی برای شناخت واقعی طرف مقابل، پیش از تعهد کامل، اقدامی هوشمندانه است.

گرچه عشق با محاسبات تجاری تفاوت دارد، اما استفاده از اصول منطقی و تفکر تحلیلی در انتخاب یک شریک عاطفی می‌تواند به ما کمک کند تا از اشتباهات رایج جلوگیری کنیم. در نهایت، همان‌طور که یک شرکت به دنبال بهترین فرد برای پیشبرد اهداف خود است، ما نیز باید در انتخاب شریک زندگی، فردی را برگزینیم که بیشترین هماهنگی را با ما داشته باشد. بنابراین، شاید کمی مصاحبه‌گونه‌تر فکر کردن درباره‌ی روابط، آن‌قدرها هم بد نباشد!

source