جمهوریت–علی نصری نوشت:

همه شواهد حاکی از آن است که اسرائیل در حال برنامه‌ریزی برای یک عملیات قریب‌الوقوع و سنگین نظامی علیه ایران است.

هدف غایی این عملیات، همان‌طور که نتانیاهو با نمایش “نقشه نفرین” و “نقشه برکت” – و ساعاتی بعد از آن، هدایت عملیات ترور سید حسن نصرالله از مقر سازمان ملل – به صورت نمادین به تصویر کشید، ایجاد یک «نظم جدید» از طریق «تغییر رژیم» و خنثی‌سازی کامل ایران و محور مقاومت در منطقه است.

اما دستیابی به این هدف صرفاً از طریق یک عملیات نظامی، هرچند که گسترده باشد، ممکن نیست و آغاز یک جنگ تمام‌عیار علیه ایران نیز عواقب بسیار وخیمی برای منطقه و جهان به دنبال خواهد داشت،‌‌ و ازاین‌رو، از حمایت متحدان غربی و منطقه‌ای اسرائیل، به‌ویژه آمریکا، برخوردار نخواهد بود.

بنابراین، می‌توان پیش‌بینی کرد که اسرائیل این طرح را از طریق روش‌های متفاوت و فراتر از یک عملیات نظامی یا وارد کردن ایران به یک جنگ تمام‌عیار پیگیری خواهد کرد.

رژیم صهیونیستی احتمالاً در مرحله نخست، با اجرای یک عملیات سنگین هوایی و موشکی، پایگاه‌های نظامی، برخی ساختمان‌های دولتی و برخی زیرساخت‌های اقتصادی و انرژی کشور را هدف قرار خواهد داد.

این عملیات احتمالاً شامل پالایشگاه‌های نفتی نخواهد بود تا از تحریک ایران به یک واکنش شدید و بروز بحران قیمت نفت جلوگیری شود، و به این ترتیب پروژه «تغییر رژیم» را آغاز خواهد کرد.

تلاش خواهد شد تا این عملیات تلفات غیرنظامیان نداشته باشد یا میزان آن حداقل باشد تا بتوانند بلافاصله وارد مرحله بعدی برنامه خود شوند.

عملیات نظامی اسرائیل در خاک ایران دو واکنش فوری در جامعه ایران به دنبال خواهد داشت: بخشی از جامعه به دلیل حس ملی‌گرایی، پایبندی به انقلاب یا غریزه بقا در مقابل تجاوز خارجی متحد خواهد شد و بخش دیگری از جامعه که به‌شدت از وضعیت کنونی ناراضی است، تخت تاثیر و هدایت رسانه‌های فارسی‌زبان، این حمله را فرصتی برای «براندازی» حکومت با پشتیبانی خارجی تلقی خواهد کرد.

این دوقطبی ناگهانی که در جامعه پدید می‌آید، زمینه‌ای را برای اسرائیل، آمریکا و احتمالا برخی کشورهای اروپایی و منطقه فراهم خواهد کرد تا ایران را به دوره‌ای تازه از ناآرامی، بی‌ثباتی و درگیری‌های داخلی بکشند.

آنها نیز با بهره‌گیری از تمامی ابزارهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی خود – از جمله تحریم‌های اقتصادی، انزوای سیاسی، جنگ رسانه‌ای، توزیع سلاح، حمایت از گروه‌های شبه‌نظامی، دامن زدن به تنش‌های قومی و غیره – تلاش خواهند کرد تا در یک پروسه زمانی تدریجی، به هدف نهایی خود دست یابند.

البته، حتی اگر این طرح منجر به سقوط کامل نظام سیاسی کشور نشود، اسرائیل با ایرانی بسیار تضعیف‌شده مواجه خواهد بود که تمام منابعش صرف درگیری‌های داخلی می‌شود و دیگر قادر به نفوذ و تأثیرگذاری در منطقه نخواهد بود.

اقدامات ضروری ایران

با توجه به اینکه در شرایط کنونی، ظرفیت‌های دیپلماتیک، بازدارندگی نظامی و دیگر ابزارهای قدرت ایران برای کنترل تحولات و پیشگیری از حمله نظامی قریب‌الوقوع اسرائیل محدود است، اولویت فوری نظام جمهوری اسلامی باید جلوگیری از دوقطبی شدن جامعه و بی‌ثبات‌سازی کشور از طریق آشوب‌های داخلی باشد.

تجربه تاریخی ما، به‌ویژه در جنگ تحمیلی، نشان داده که در شرایط بحرانی، اگر انسجام ملی برقرار باشد، حتی ائتلاف قدرت‌های بزرگ نیز نمی‌تواند جامعه ایران را به فروپاشی بکشاند و تمامیت ارضی آن را تهدید کند.

اما امروز، ایجاد انسجام ملی بسیار پیچیده‌تر از زمان جنگ تحمیلی است و به یک رویکرد چندجانبه نیاز دارد. در آن دوران، «بسیج مردمی» عمدتاً به معنای حضور در سنگرهای نبرد و پشتبانی از آنها در پشت جبهه‌ها بود؛ اما اکنون این انسجام باید در زمینه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و رسانه‌ای نیز شکل گیرد تا مقاومتی جامع و همه‌جانبه در برابر تهدیدات شکل بگیرد.

بدیهی است که در شرایط حساس کنونی، رفتارها و اظهارات نسنجیده یا مغرضانه جناحی در سطوح بالای مدیریت کشور که تنها به هدف تخریب چهره‌های محبوب و مورد اعتماد مردم صورت می‌گیرد و همچنین تکرار سیاست‌های «فرهنگی» ناکام و مخرب در سطح جامعه که تاکنون جز خسارت، تنش و بحران اجتماعی نتیجه‌ای نداشته‌اند، دامن زدن به آتشی‌ست که تیربار دشمن، در عملیات ترکیبی نظامی و روانی خود علیه موجودیت ما، می‌افروزند.

 

بیشتر بخوانید:

لینک کوتاه : https://jomhouriat.ir/?p=250577

source