به گزارش سلامت نیوز چند سالی می شود درختانی در فضای سبز شهری و حتی پارک های جنگلی حاشیه شهرها رشد کرده اند که پیش از آن به چشم هیچ شهروندی نیامده بودند و اساسا وجود نداشته اند؛ یا حیواناتی در جنگل ها دیده می شوند که از کشورهای دیگری آمده اند. گونه هایی که به سرزمین ها و اقلیم های دیگری تعلق دارند و توسط افراد یا دولت ها از کشورها و مناطقی دیگر آورده و رها و یا کاشته شده اند. به این کهکانان ناخوانده در علم اکولوژی، “گونه های مهاجم” گفته می شود. این گونه ها سبب بر هم خوردن نظم طبیعی زیستگاه و ایجاد خسارتهای اقتصادی و محیط زیستی میشوند.
به گفته کارشناسان، “گونه گیاهی و جانوری مهاجم” به گونهای گفته میشود که از گذشته در یک منطقه حضور نداشته است و با دخل و تصرف انسان به منطقهای معرفی و به دنبال آن، سبب بر هم خوردن نظم طبیعی زیستگاه و ایجاد خسارتهای اقتصادی و محیط زیستی میشوند. گونههای مهاجم میتوانند مانع رشد و زایش گونههای بومی و در نتیجه حذف آنها شوند. گونههای گیاهی مهاجم سبب حذف گونههای بومی یک زیستگاه میشوند و تهدید محیط زیست طبیعی توسط این گونه ها شاید یکی ازجدی ترین تهدیداتی باشد که در کمین اکوسیستم های طبیعی نشسته است.
رامتین هوشنگی کارشناس محیط زیست و عضو خانه محیط زیست رامسر در اینباره به سلامت نیوز گفت: « گونههای مهاجم و بیگانه در سطح دنیا جزو تهدیدات اصلی برای تنوع زیستی محسوب میشوند؛ آنها پس ازسلب فرصت از سایر گونهها، با پرداختن به تکثیر و رشد افسارگسیخته جمعیت خود، گونههای بومی را تهدید میکنند».
او افزود:« بر اساس آمارها عامل 40 درصد انقراض گونههای حیات وحش، گونه مهاجم بوده است که به شکل مستقیم و یا غیرمستقیم منجر به نابودی گونهها شدهاند. گونه مهاجم به واسطه رشد سریع و سازگاری زیادی که با محیط دارد شرایط زیستگاه را به نفع خود تغییر میدهد و شرایط را برای بقا سایر گونهها دشوار و حتی غیر ممکن میکند».
این کارشناس محیط زیست تاکید کرد که تهدید محیط زیست طبیعی توسط گونه های غیر بومی شاید یکی ازجدی ترین تهدیداتی باشد که در کمین اکوسیستم های طبیعی نشسته است.
نبود رقیب یا شکارچی
این کارشناس محیط زیست اضافه می کند که « گونه تازه وارد اگر در برابر گونه های بومی بر سر غذا، نور، مکان فیزیکی و آب رقابت کرده و آن ها را شکست دهد، به گونه مهاجم تبدیل می شود.»
هوشنگی می افزاید:« بنابرنظر کارشناسان، چند دهه طول خواهد کشید تا اثر واقعی گونه های غیربومی نمایان شود؛ اما آن زمان برای از بین بردن اثرات منفی دیر خواهد بود. بسیاری از گیاهان و حیوانات و ارگانیسم های سراسر جهان فقط در محیط طبیعی خود یافت می شوند و وارد کردن گونه های غیربومی به اکوسیستم آنها می تواند خطرهای بسیاری را برای محیط زیست به همراه داشته باشد.»
او تاکید می کند:« وجود دیگر عوامل تنش زا میتواند بر شدت اثرات وارده از این گونهها در اکوسیستمهای مورد نظر بیفزاید. یکی از مهمترین عوامل افزایش گونههای مهاجم در مناطق تحت بحران، نبود رقیب و یا شکارچی برای آنها است. گونههای مهاجم به طور جدی منابع طبیعی محلی، تنوع زیستی، محیط اکولوژیکی و کشاورزی، جنگل، چراگاه، فراوری شیلات را تهدید میکنند و یک آسیب پایدار باقی میگذارند، در دنیای امروز، تهاجمهای زیستی باعث عواقب زیست محیطی جدی و زیانهای اقتصادی در مقیاس محلی و جهانی شده است.»
خطرات گونه های مهاجم
بر اساس دادههای آماری اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت IUCN بیش از نیمی از کل انقراضهای جانوری اخیر در سرتاسر جهان یا به طور کلی و یا تا حدودی با تاثیرات گونههای مهاجم در ارتباط بوده است.
هوشنگی در اینباره می گوید:« گونههای مهاجم سبب میشوند که گونههای طبیعی منطقه که طی میلیونها سال تکامل و رشد داشتهاند از بین بروند. آنها کیفیت خاک را کاهش میدهند و روند کشت محصولات کشاورزی را با مشکل مواجه میکنند.»
او اضافه می کند:« گونههای مهاجم یکی از عوامل به وجود آمدن گرد و غبار هستند؛ زیرا سبب میشوند سطح آب سفرههای زیرزمینی کاهش پیدا کند و خاک، قدرت چسبنگی و نگهداری خود را از دست بدهد».
هوشنگی تاکید می کند:« زمینهای بایر و رها شده در اطراف شهرها محل مناسبی برای رشد گیاهان مهاجم هستند. در این مناطق، خاک، پوسیده و مواد معدنی آن کم شده است؛ بنابراین گونههای مهاجمی مانند عرعر، زیتون تلخ یا پیچ کدوزو که قدرت رقابت زیادی دارند میتوانند در آن مناطق استقرار پیدا کنند.»
او می گوید:« هزینه کنترل گونههای مهاجم و زیانهای اقتصادی که آن ها ایجاد میکنند میتواند بسیار زیاد باشد. برخی از گونههای مهاجم ناقل بیماریهایی هستند که بر سلامت انسان تأثیر میگذارد.»
گونه درختی مهاجم عرعر
عرعر با نام علمی Ailanthus Altissima درختی است پهن برگ از تیره عرعر Simaroubaceae که قابلیت تهاجم بسیاری دارد و با غلبه بر گونه های بومی عرصه را بر آنها تنگ و به مرور آنها را حذف می کند. این گیاه مهاجم، ضمن کاهش تنوع زیستی، سلامت و پایداری اکوسیستم را به مخاطره می اندازد.
به گفته هوشنگی عرعر بومی چین و تایوان است؛ ولی به صورت گونه خارجی در آرژانتین، ایران، ژاپن، کره، مغرب، نیوزیلند، آمریکا، جنوب کانادا به وفور وارد شده است.
گیاه عرعر با سامانه گسترده ریشه ای، علاوه بر جذب نیرومند مواد غذایی، با تولید بذر فراوان و توسعه دامنه نفوذ خود در مناطق شهری، باعث تخریب زیربنا و لوله کشی شهری و تاسیسات مجاور می شود.»
قابلیت رقابت بالا از دیگر ویژگی های درخت عرعر است. این گونه رقیب پرقدرتی برای گونه های بومی است و در جنگل و بیشه های انبوه نفوذ می کند و جانشین گونه های گیاهی بومی می شود. برگ های عرعر، بدبو و حساسیت زاست و قابلیت تعلیف ندارد و برای حیوانات اهلی سمی است و در برخی افراد باعث حساسیت شدید می شود.
هوشنگی می گوید:« وظیفه سازمان های مسئول، حفظ اکوسیستم ملی کشور است که خطر گونه های درختی بیگانه و مهاجم را درک کرده با ارتقای آگاهی عمومی و برنامه ریزی لازم، مانع گسترش ناخواسته آنان به خصوص عرعر شوند.»
او هشدار می دهد که در صورت ادامه روند فعلی، به علت گسترش تصاعدی این گونه مهاجم، مبارزه با آن سال به سال مشکل تر می شود و ضمن افزایش آسیب های آن به اکوسیستم های خاکی کشور و کاهش شدید تنوع زیستی، گواهی بر بی توجهی و غفلت ما برای آیندگان خواهد بود.»
هوشنگی تاکید می کند که باید به یاد داشت از نظر اولویت، کاهش تنوع زیستی بر اثر حضور این گونه، بعد از تخریب خاک قرار دارد و تخریب خاک به علت نابودی بستر تولید، بدترین نوع تخریب است.»
او یکی از راه های جلوگیری از گسترش بیش از حد عرعر را کنترل مکانیکی عنوان می کند و می گوید که در این روش، قطع در ابتدای زمستان موثر است؛ چرا که درخت در فصل زمستان نمی تواند پس از جمع آوری مکانیکی بذرافشانی کند و دارای خزان است. پس می توان با جمع آوری مکانیکی آن در منطقه، با رشد و گسترش آن مقابله کرد.