دکتر انوشیروانی بیان میکند، این خبر مرا به یاد کودکانی می اندازد که والدین شان با نگرانی آنان را نزد من می آورند و همین تشخیص برای کودک شان فرض شده و تحت درمان قرار گرفته اند. در مورد برخی از این کودکان، تشخیص ADHD قانع کننده نیست و نمیتوان به سادگی پذیرفت که کودک واقعاً دچار این اختلال باشد.
کودکانی که نسبت به همسالانشان کنجکاوترند
برای پرهیز از سوگیری در تشخیص ADHD باید یادآور شویم که برخی کودکان نسبت به همسالان شان دامنه توجه گسترده تری دارند، کنجکاوترند، روحیه ای ماجراجویانه دارند، خودجوش تر و خلاق ترند و با هر محیطی با شور و شوق مکتشفانه و جستجوگرانه روبرو میشوند. آیا این ویژگی ها نشانه بیماری اند؟
کودکانی هستند که از شیوه تدریس یکنواخت و بی روح خسته میشوند و چهارچوب های خشک کلاس درس را تاب نمی آورند؛ کودکانی که حتی نیمی از دامنه توجه شان برای فهم درس کافی است زیرا معلم باید میانگین بهره هوشی و آمادگی دانش آموزان یک کلاس را ملاحظه کند و کودکانی که از این میانگین بالاترند نمیتوانند به کندی پیش بروند و ناگزیر توجه شان به این سو و آن سو می پرد.
فکر کنید آیا آن ها را باید ناهنجار بپنداریم؟ پاسخ منفی است، زیرا این تفاوت ها بخشی از طبیعت انسان است و نمیتوان یک یونیفورم عصبی- روانی – رفتاری ظاهرا مطلوب به تن همه پوشاند.
دیدگاه مزاجشناختی به رفتار کودکان
اگر از نگاه طب ایرانی به این موضوع بنگریم، می بینیم که کودکان از یک سو در سرشت جسمی (مزاج) با یکدیگر تفاوت دارند و از سوی دیگر رفتارشان بیش از هر سن دیگری از سرشت بدنی و متغیرهای زیستی تاثیر می پذیرد؛ از این رو کودکانی که دچار افزونی گرمی و خشکی باشند، پرجنب و جوش ترند و دیرتر خسته میشوند و نیاز کمتری به خواب و خوراک دارند و واکنش های حسی و حرکتی و روانی تندتری بروز میدهند و متاسفانه از دید والدین و معلم ها و حتی پزشکان ممکن است بیش فعال تلقی شوند..! درحالی که با تدبیرهایی در تغذیه و عادات روزمره، میتوان کودک را به اعتدال رساند بدون آنکه نیروهای جسمی و روانی اش سرکوب شود.
هوشیار باشیم؛ تشخیص ADHD، مانند هر اختلال دیگری، نباید شتاب زده و سطحی باشد. درک رفتارهای کودکان نیازمند نگاهی انسانی تر و روان شناختی تر است، نگاهی که ویژگی های منحصر به فرد هر کودک را به ویژه با دیدگاه مزاج شناختی در نظر بگیرد، نه اینکه هر تفاوتی را یک بیماری بپندارد.
source