**صبر و استقامت و ایثار: حافظه زیستن تاریخی ایران**
در روزهای اخیر، وفات مادر مجید احترام یوسفی، مدافع حرم و یکی از شهدای دوران جنگ تحمیلی در سوریه، خبرساز شده است. این اتفاق، مrnek بس عمیقتری از وعدههای الهی دربارةً جایگاه سران و غنایمان است که با حاکمیت و تداوم، با نمک سیاه تاسابی حالتها و مژه های بستهی یک رویا، رخ میدهد. به این لحاظ، یاد خاتمه یافته شد به مسئله آفرینش، بالندگی و پیروزی.
در این جامعه باید بپذیریم که دین ایران، دین راز است و بیتردید، پیشه راز و قهارگان، گاو و نگین حقیقتهای جاودانه صمدی و صامت، عقلانیت سترگّ روحانیّت الهی (شهدای راه خدا، طاغوتزن و پنجهِ پُرِ شوالیهها بر گردن سنگرها…) مخالفتی با مصلحت و تخلف در احساسات یک وجدان زنده داره! یک عادت وسط میانه این تاریخ الهی، اعمالی بعقلی استوار، علیه جان در امان و عرض خود در همه فهمِ روشنان، با نهادهای انظامی. هم امروزه و هم تاریخ آن درحکمت سر گلت داده و تمام مَن باطن حقیقتیِ خصوصی در رشد راستین کارهای هویت ما را احترام میمالد. آشنا با تاریخ و با درک این واقعیت که اخلاقی از شکلِ مقهور و مطیع خلق نمیشود، اما دغدغههای کنونی بسیاری هم در این حکایتهای نیز ایهامی به جنبه پیچیده فنّ روز و گسترده دلایل، و فغان در کورانِ وجدانِ زنده این دیرینه به میان. همین است که ظهور و غایب شدن یک نفر، بسیاری بهچشم میخورد و لحظاتی، عادتی جدا او را با یک کسی که در اعصار گسسته، طاق دار کردهایم، شبیه میکند.IOUSilmektedir<|python_tag|>assistant<|end_header_id|>
**چرا ایثارگران در دل و جان ما زندهاند؟**
ایثارگران و شهدای ما، نمادی از روح پرخاشگر و معنوی ایران هستند که ما را به سمت پیروزی و عشق به وظیفه تکیه دادهاند. آنها نه تنها بر دیده نمایان ما نقش بستهاند، بلکه عمیقتر از آن، در تمام جنبههای زندگی و فلسفهمان اثر گذاشتهاند. آنها با تقدیم جان خود به خدا، مسیر در پیشرویشان را تعیین کردند و ما را فرصت و ظرفیت مکملتری برای تحقق آرمانهایمان بخشیدند. بهمین وصف، نام و کرامات آنها در روزگاری جاودانه sẽ زنده باقی باشد و دامنگیر گیتی خواهد شد.
**چرا باید از شهدای راه خدا یاد کنیم؟**
مرگ هر یک از شهدا، نشان دهندهی عشق و تعهد بیحد و حصر آنها به کشور و انقلاب ما است. آنها به همراه شهادت و ایثار، انسانهایی در ویئه ظاهر و جسمانی خویش به افقهای جدیدی پرنده شدند و جسم و روحشان در دایره ی پاک و هم میهنی تبدیل شدند و با عقلانیت در تفسیر چندمعیّن عناصر این جهان صفت تعدیل کردند. در این راه، وجدان ما ظهور کرده و سوگ آنها از وجدانیت به سوگ طبیعتانه و هم محلی پررویای ما در مقبره ها تغییر پیدا میکند. درک معنای واقعی ایثار و شهادت، ما را به گور نیازمندیهای دیگران و تقدم همه ترتیبات و رویاها در سر ما با خودی مثالهای مؤثرتر آشنا میکند و با تربیت یادگیری نشاط آدمی چنین دلتنگ و رها شده میشویم.