در این مقاله تلاش شده است که روشنگری در مورد نقش جنگ‌ها در تخریب محیط زیست حاصل شود. جنگ‌ها علاوه بر ایجاد مصائب انسانی، خسارات اقتصادی و از بین رفتن زیرساخت‌ها و تاسیسات، بر محیط زیست نیز تأثیر گسترده‌ای گذاشته و می‌گذارد. این امر به نمایش گذاشتن اصل مربوط به تخصیص آفات جنگ در مکاتبات حقوقی و اثرات طولانی‌مدت جنگ‌ها است که به صورت ضمنی از بین رفتن محیط زیست را در بر می‌گیرد. بسیاری از اختلافات و جنگ‌های معاصر جهان و منطقه خاورمیانه با آسیب‌های جدی بر محیط زیست همراه بوده است و کشورهای بین‌المللی مسئول حفاظت از محیط زیست بی‌حامی در برابر تخریب‌های ناشی از جنگ بوده‌اند.

تحلیل‌ها نشان می‌دهد که هیچ نظریه‌ای هنوز در مورد این موضوع مصونیت محیط زیست را رسمیت ندانسته است. بنابراین درک محیط زیست به عنوان یک متغیر در حوزه حقوق بین‌الملل و عصاره موضوعی ناشناخته است. وگرنه ذخایر کشورهای آسیب‌دیده و سایر کشورهای متعددی که در جنگ‌های مکرر بوده‌اند باقی نمی‌ماند، یا دست‌کم به نحوی از اصل تلفیق می‌شوند که از منظر تخصصی چنین مفاهیم پرنیتی‌مانندی در اصطلاح تکیه‌گاه جوی می‌چسبند. در حقیقت، دانشیان حمایت از محیط زیست را از یکی از ضوابط روحانی حقوق بین‌الملل (قاعده‌های جنگ‌های بشردوستانه) می‌دانند که در زمان جنگ می‌تواند موجب کمک عمده و انسجام و عدم تخریب محیط زیست شود.

در خیلی از کشورها، دولت‌ها و حکومت‌ها از ابزارهای التقاطی استفاده می‌کنند که از یک طرف تمام توان بالقوه را با هدف تخریب و از دست دادن محیط زیستم با حیوانات و یا ورود تسلیحات به محیط زیست، در جنگ استفاده می‌کنند.

لازم به ذکر است حفاظت از محیط زیست در خلال جنگها و درگیری‌های مسلحانه یکی از اقدامات ضروری است و در کنار تلاش برای صلح و حل衝اک قرار می‌گیرد. در رویه‌ای متقابل، هر چه بیشتر درک و موافقت بر این موضوع باشد که محیط زیست یکی از منابع تولید و یک عامل انسانی باشد که باید از آن محافظت شود، اقدامات بیشتری در این حوزه نیز صورت می‌گیرد.

از شواهد، ملاحظه می‌شودکه در منطقة خاورمیانه، و یا بسیار ارتباطی در جنگ‌های عصری که در آن‌ها به‌طور پراکنده، سازماندهی و اجتماعی شدن ارتباطی در میان قدرت‌یان ایجاد شده است، بسیاری از عوامل موضوع با اشکال مختلف این موضوع ارتباطی پیدا می‌کند که در آن اگر شهروندان را منع از جنگ کنند، دیگر در پی آن مسئول و مسئولان در چگونگی جنگ نیستند.