با توجه به افزایش آمار دچار شدن جوانان به اختلال بی‌اشتهایی عصبی، زمان آن رسیده که در مورد این مشکل به طور دقیق تری سخن بگوئیم. اختلال بی‌اشتهایی عصبی نه تنها در جسم فرد آسیب به جا می‌گذارد، بلکه پیامدهای مهمی درمورد سلامت روانی فرد نیز دربردارد. در این مقاله ما، بررسی عوامل موثر در توسعه این مشکل را بر عهده داریم و به روش‌های احتمالی برای مبارزه با آن اشاره می‌کنیم.

فشار برای کاهش وزن از اصلی‌ترین عواملی است که در دچار شدن جوانان به اختلال بی‌اشتهایی عصبی نقش مهمی ایفا می‌کند. پروفسور فاطما چلیک، رئیس دپارتمان تغذیه و رژیم غذایی دانشگاه بیرونی در استانبول تأکید دارد که این فشار می‌تواند بهδυ‌کنندۀ معتاد بودن به ایجاد اختلال بی‌اشتهایی عصبی شود، و همچنین با رفتارهای منفی مانند خوردن ناکافی و کاهش وزن بیش از حد که نشان‌دهندۀ این بیماری است همراه باشد. در جوامع مدرن، افراد جوان دائماً تحت فشار قرار می‌گیرند تا بدنی لاغر و برتر از دیگران داشته باشند. از طریق رسانه‌های اجتماعی، عامل محیطی و سایر رسانه‌ها، این فشار روز به روز افزایش می‌یابد. در این میان، تصویر بدنی لاغر که توسط جامعه به وجود می‌آید افراد جوان را آسیب‌پذیرتر می‌کند و در معرض ابتلا به این اختلال قرار می‌دهد.

چلیک هم‌چنین، نقش حیاتی خانواده‌ها و اطرافیان نزدیک در این زمینه را تأکید می‌کند. علائم اولیه بی‌اشتهایی عصبی نباید در خانواده نادیده گرفته شوند. با این وجود، علائم فیزیولوژیکی و رفتاری زیادی که در ارتباط با این مشکل وجود دارد، ازجمله کاهش وزن شدید، خستگی، تحلیل رفتن عضلات، خشکی پوست و بی‌نظمی‌های قاعدگی، تغییر در عادات غذایی، افکار وسواسی و ورزش بیش از حد هستند. چلیک به خانواده‌ها و اطرافیان نزدیک هشدار می‌دهد و تأکید می‌کند که این علائم مهمی هستند و نباید نادیده گرفته شوند.

در کنار علائم فیزیولوژیکی و رفتاری، چلیک همچنین به اقدامات خطرناکی که توسط افراد در راه داری کاهش وزن و لاغری انجام می‌دهند اشاره می‌کند. برخی از این اقدامات ازجمله است Garcinia، رژیم‌های شوک مایعات یا گرسنگی طولانی‌مدت و اقدامات کنترل‌نشده بدون نظارت متخصص تغذیه هستند. این اقدامات خطرات زیادی برای سلامت عمومی ایجاد می‌کنند. چلیک نیز با تأکید بر ضرورت شناخت خود فرد و برطرف کردن این فکر که “لاغر بودن بهمعنای سالم بودن است”، محرم نفسامی شد که افراد با هر وضعیتی که باشند، می‌توانند از رابطه‌ای سالم با بدن خود برخوردار شوند.

در نتیجه، برای مبارزه با این مشکل باید تلاش کرد تا افراد از راه‌های نادرستی برای کاهش وزن اجتناب کنند. استراتژی‌های حمایتی یک‌جانبه مانند بنابراین پر کردن تدبیری برای شروع کپرتراقی را ازنظر قرار دادن فهم یک تخته تباه دشت را باید در متعادل‌ترین سویه به زایش آن کرد؛ از طرفی برای توسعه راهکارها باید به ترویج تغذیه صحیح و فعالانه، از دانش آگاهانه در زندگی سالم و پاسخ به سایر نیازهای فردی نیز پرداخته شود.