در این نوشته می‌خواهم به موضوع حکمرانی زیست‌محیطی و اهمیت آن در کشورهای در حال توسعه و معحر الرئيس انجام بدهم. اما قبل از هرچیز لازم است حکمرانی زیست‌محیطی را تعریف کنیم. حکمرانی زیست‌محیطی، به کنش و واکنش‌های تصمیم‌گیری درباره کنترل و مدیریت محیط زیست و منابع طبیعی اشاره دارد. اتحادیه بین‌المللی حفاظت از طبیعت، حکمرانی زیست‌محیطی را به عنوان تعاملات چند گانه به مفهوم محلی، ملی، بین‌المللی در بین سه فاکتور اصلی یعنی ایالت، بازار و جامعه مدنی تعریف می‌کند. این پارامترهای مختلف جامعه، که در تعامل با یکدیگر قرار دارند، ویژگی‌های مربوط به «حکمرانی خوب زیست‌محیطی» به منظور دستیابی به توسعه پایدار زیست‌محیطی را تشکیل می‌دهند.

در این بررسی به برخی از کشورهای ایرانی اشاره شده است که فاقد این مفهوم هستند. اما به نظر می‌رسد که حکمرانی زیست‌محیطی برای توسعه پایدار در آینده مورد نیاز است. در چارچوب حکمرانی زیست‌محیطی، نمی‌توان به ایجاد توسعه پایدار خیرانی اندیشید. اما در ایران این مفهوم جزو پاشنه آشیل پایداری و حفظ منابع است.

در همین راستا در ادامه این مقاله به بررسی وضع حکمرانی زیست‌محیطی در استان‌های مختلف کشور می‌پردازم. برای مثال در استان خوزستان، جایی که سدها رودها را می‌خشکانند، ریزگردها نفس‌ها را به شماره می‌اندازند و دود سمی فلرهای نفت، زباله‌سوزی‌ها و آتش‌سوزی‌های کشاورزی سایه سنگین خود را بر آسمان انداخته‌اند، پرسش‌های زیست‌محیطی پاسخی روشن می‌طلبند. اما هیچ‌گونه اراده‌ای برای تغییر نیست.

در این جا لازم است روزنامه‌نگاران و فعالان اجتماعی بتوانند بر روی این موارد تأکید کنند و مسئولان را زیر فشار قرار دهند تا زمام‌ها را بازدارند. مسایل محیط زیستی در هر جامعه‌ای و از جمله ایران چالش‌های حوزه‌ي اجتماعی هستند و هم‌چنین در این کشور در دورة اخیر محیط زیستی‌ بیشتری بشدت تحت تأثیر قرار گرفته است.

حکمرانی زیست‌محیطی نیز در استان سیستان و بلوچستان نادیده گرفته شده است. این استان در مقابله با پدیده گردوغبار درحال به‌طور موقت هر سال رنج می‌برد. این پدیده به‌طور قطع می‌توانست تا ده‌ها سال آینده به‌علاوه‌ی مسائل زیست‌محیطی استان و کشور را در سختی‌های دیگر قرار دهد.

برای لجستیک فصل‌های گرم و جدی‌تر شدن مسئله گرد و غبار لازم است در دولت موجود، چه برسد به دولت‌های پیشین و دوره‌ي وزارتشخصی ها، مفاهیم حکمرانی زیست‌محیطی به اعتبار اصولی و تنها یک چارچوب به مسائل، مناطق و مردم‌ ترجیح داده نشود و وزارت محیط زیست وظیفه را به‌طور درست و درست‌تر به‌عهده بگیرد. با این روش و این نوع زندگیش می‌توانست بتوانیم تلاشهای عملی خود را برای کاهش این مساله مهم و لطمه داری از استانه بخش‌های زیادی از استان صورت دهیم.

بنابراین می‌توان گفت، توسعۀ پایدار بدون حکمرانی محیط‌زیستی امکان‌پذیر نیست و حکمرانی محیط‌زیستی در این مقوله‌ نیز چالشی خطرناک است. با توجه به اهمیت حکمرانی زیست‌محیطی در تحقق توسعه پایدار، می‌توان گفت که نبود حکمرانی زیست‌محیطی در ایران و کشورهای در حال توسعه، مزیدین آلام و چالش‌‌هايی را ایجاد خواهد کرد.