در روزهای اخیر، رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در یک گفتوگو با نشریه فایننشال تایمز چاپ لندن، گزارشی را ارائه داد که پر از نکات جالب و در عین حال مهم است. طبق این گزارش، گروسی به قمیت مذاکرات ایران و آمریکا اشاره کرد و تأکید کرد که مذاکرات بسیار جدی و حاد است. از طرفی، وی سخنرانی ابراز داشت که ممکن است تا حدودی تعصبات سیاسی پنهان را آشکار کند. او ادعاهای سیاسی را درباره برنامه هستهای ایران تکرار کرد و مدعی شد که ایران مواد لازم برای تولید سلاح هستهای در اختیار دارد. این ادعا که مقامهای جمهوری اسلامی ایران بارها آن را مردود خواندهاند، نشان میدهد که هنوز بحثهای جدی و مهمی در باره برنامه هستهای ایران وجود دارد.
در بیانیه دیگری، گروسی به تهدیدهای رژیم صهیونیستی اشاره کرد و تأکید کرد که تواناییهای هستهای ایران را نمیتوان با یک حمله نظامی نابود کرد. گروسی اشاره کرد که بسیاری از تأسیسات هستهای ایران در عمق زمین قرار دارند و دسترسی به آنها بسیار دشوار است. او ابراز امیدواری کرد که مذاکرات ایران و آمریکا ادامه یابد و از تداوم گفتوگوهای کنونی استقبال کرد.
واضح است که این گفتوگوها اهمیت و حساسیت زیادی دارند. اما سوال این است که آیا این مذاکرات تا هدف خود میرسند؟ آیا آمریکا و ایران در مراتب مذاکرات اقدام به همسویی و یکپارچگی لازم میکنند یا به چالشهای استراتژیک مواجهه میکنند؟ از طرفی، این سوال مهم است که آیا نهایت کار همان راه حل مضیب که در گذشتهها همواره پیشنهاد شدهاند، همانند مذاکرات دادن و فعال کردن این مذاکرات است؟ اینکه گفته میشود که ایران مواد لازم برای تولید سلاح هستهای در اختیار دارد و مقامهای ایران در مقابل این ادعا همیشه اعتراض کردند، یک جنبه مهم از این مذاکرات است.
اما آنچه مهم است این است که در این گفتوگوها و مذاکرات آینده ای به نگاهی گذرا ببینیم. آینده که دنیای انرژی هستهای را شکل میدهد و معلوم نیست که چه مسیرهایی را به عقب میبرد یا چه مسیرهایی را در پیش میبرد.