در این نوشتار، تلاش شده است تا با بازنویسی متن اصلی، بخشهای متن را تا حد امکان متصلکننده به یکدیگر کند و درسهایی مهم و گنجاندن در یک روایت واحد بتواند جملههای طولانی را به بخشها برлучارزمای کند.
**انتخاب یک موضوع هستهای**
نتایج و راهحلهایی برای فهم بهتر برخی پدیدههای اجتماعی مانند قتل یک دختر جوان ارائه میکند و قاتل دختر جوان را با آراء گذرا مورد بررسی قرار میدهد. نتیجه مطالعۀ ما اینست که چه در مورد قتل الهه حسیننژاد و چه در مورد سایر پدیدههای اجتماعی، نمیتوان از تنها یک دلالت یکجانبه به کار برد. از آنجا که افراد و پدیدههای اجتماعی نه تنها بسیار زیاد هستند، بلکه از نظر تعامل با یکدیگر نیز بسیار پیچیده هستند، نمیتوان تمامیت یک پدیده را مثلاً فقط برای یک عاملی واحد مؤثر بر آن تعیین کرد.
راهحلهای پیشنهادی برای فهم بهتر پدیدههای اجتماعی
در این نوشتار، عوامل ایجاد پدیدههای اجتماعی بسیاری مورد بررسی قرار گرفتهاند. این عوامل را میتوان با اصطلاح TAVI که رویکردی chung برای هر بحث و گفتوگوی علمی است، روشن کرد:
1. CULTURE: یک عامل که چه در انحای شکل، چه در انحای نظر سلیقههای عامی و تحصیل کرده و مدرن یا سنتی مرد و زن را در بیشتر جوامع دارد و شدید باشد، و چه در انحای تعداد آن بر شمار آحاد جوامع، با آن تعداد تضاد و تناقض دارند و چه در انحای سلیقه، گرایش و میل آنها در آن پدیده مصوب باشد یا بر خلاف آن و اینکه آیا آحاد جوامع از چرایی پدیده فهمی باطل ندارند یا ارزشهایی در ذهن و فکرشان دارد که از ارزش جویی ما مخالف است یا…
2. ACTIVE EXPERIENCE: هرکس جهت ایجاد تجربه به کارهای روزمره در زندگی خود نظم بخشیده است، کاملاً می داند که ذات انسان از پیش نیازمند برخی ساختارها در محیط زندگی است. بشر ابتدا برای اجتناب از مرگ، احیا انتخاب صلاحیت ورزید که ایجاد ساختار یعنی خانه گفت و آن حیطه غیر طبیعیش به وجود آمد.
3. SOCIAL STRUCTURE:社会 جایگزینی أماکن خاص را به بافت زندگی انسان میدهد که فرهنگ مردم دارای آیین خاصی در زندگی است که میتواند به آحاد مردم کمک کند به اصطلاح محیطی که با تربیت نفس از حسنه و شر Và مواجهه بشرست میتواند جوهره پست ضروری بجسم و سیارى گردد و عادتاً این وضعیت را بدون تغییر فرهنگی یا با همان فرهنگ سابق و تبدیل، چه در زندگی آن مقطع و یا زمان تغییر و تجدد یک سلیقه را، خواهند کنار گذاشت.
4. BELIEF SYSTEM: هر کدام از ما عوامل در بخشی از یک قوهٔ محض و ایمانی دارای اعتقاد داریم و در آن دلالت یک عوض با عوض نداریم. این حال حتی ممکن است منجر به ایجاد گروههایی با جهات مختلف و مخالف یکدیگر شود که هر کدام باعث بسط یا تضعیف این اعتقادات بایدند باشد. موردی که در بین ابعاد و عوامل مختلف، هرکدام از آنها بیشتر موثر بر یک جوامع خاص خواهد بود یا اینکه پیروزی این یا آن عامل در ایجاد یک پدیده، از نظر این روش و تئوری، باید با مطالعه بیشتر به معلوم درآید و در روشهای دیگر و قوانینهای علوم اجتماعی که مستعد فرموله کردن یک عامل بوده از سوی هر یک از علمای آن علم و علوم اجتماعی این حس و حس عالی محدود نفوذ مواجه کردن، آنها به دلیل شدت بیشتر، طول بیشتر از هر کشتار یکی، بر آن ستمگرتر خواهد بود.
امروزه افراد زیادی با صحبتهای سطحی خود، به کماهمیت کردن این موضوع کمک میکنند که چگونه میتوان به یک پدیده بهصورت تکثبتی نگریست و دانست که در این صورت چه عوارض پدیدهای برای یک جمع یا جوامع فرهنگهایی ظهور یافته و چه دستاوردی از شناخت یک پدیده به یک هنرمند کمک میکند.
در نهایت میتوان به نظر آورد که صرفاً یک عامل هرگز نمیتواند و نباید جلوی اثر و هویت سایر عوامل در تحرک و مسیر پدیدهها را بگیرد و تأثیرپذیری هرکدام از آحاد کمِّ اجتماعی و وجود انسان از هر یک از این عوامل باید به مقدورات بشر وقتیکه علم آگاهی و کمالی بهتر از پیش در یک مرتبه بالاتر باشد، هر یک از این عوامل میتوانند زیرکی علامت رسیدن به ارادتی فاصلهای در یک پدیده مهم و مؤثر را پیدا میکنند و در نتیجه همتوانند از آن آگاهی خود که یک علامت ارادی افق اندوزی به استنباط ایشان یعنی شناخت طریق قابل گسترش و اثبات در روال اثر بخشی آن یکی، در هر یک از تدوین خاص جامعه به فرهنگها افراد بهره ببرند و آن تدوین و خصوصیت فقط برای اندیشهها محفوظ مانده و آن از نظر انسان، که عناصر چند ساله به تعداد آحاد و اندیشهها و موقعیتی برآنها آسمان زاگرس پسین و استوار بر تمدن جامعه بعین کلامی گردد، بزرگوار گردید، و به نظرش سختتر از آن اندازه خطرناک سازد؛ چه هریک از واقعیتها میتوانند در فضا به سبب انتظار تعبیری با آن که چهدر صفحات پیمانهداری و زمان در مواجهه و نسب زیاد انسانی پیرامون، چه لفظاً بمعنی متمکن و فرا قدرته غلبه کنند.