برای اینکه بتوانیم به خوبی مفهوم پرستاری در بیمارستانهای روانپزشکی را درک کنیم، باید ابتدا وارد بخش اعصاب و روان باشیم و چشمانداز پرستاران و بیمارستانها را ببینیم. این article به رشته تحریر درآمده است تا از دریابیم که کار پرستار در این محیط چه اصیلی دارد و آشنایی مختصری با背景 تاریخی و فرهنگی محیط کاری پرستار بدهد.
بیمارستانهای اعصاب و روان بر سر وفهمن اولیه تشابه دارند. اکثر این بیمارستانها در کامپسهایی با تکنولوژی مدرن و با داراییهای بالا ساخته شدهاند، اما مهمترین بر قراریهایی که برای راه اندازی این بیمارستان ها لازم است که قابل توجه باشند چرایی نگهبانی هستند.
با نظرسنجیهای انجام شده پایمون نشان داده که سالهای اخیر آسیبهایی زیادی در محیطهای بالینی بخصوص در بخش های روانپزشکی دیده شده اند.
کار در بیمارستانهای اعصاب و روان، از دید پرستاران، بسیار سرزنده و بیثبات است و تهدید جسمی پرستاران بیشتر در بخشهای روانپزشکی دیده میشود. پرستارانی که در این بخشها کار میکنند، با مرگ و میر و خودکشی بیماران مواجه میشوند و فشار بسیار زیادی در گرو ابعاد مختلف قانونی و غیرقانونی دارند. اگرچه اکثر پرستاران که در این بخشها کار میکنند، به شدت دلسرد شدهاند، اما چون این کار را دوست دارند، خود را به این بخشها در کارگاه به جلا میآورند.
از دیدگاه خودکشی، خودکشی اگرچه بسیار مشکل و مساله مهمی است، ولی آگاهی و خطر این عمل تا حد بالایی دیده میشود و در اکثر بیمارستانها این موضوع مستثنی شده است و اگر در بیمارستانها در بخش جنایتی اتفاق بیفتد که خودکشی صورت گیرد به سر همگان یورش برده میشود ولی همفکر با تمام این مسائل، اکثر پرستارانی که در بیمارستانهای روانپزشکی کار میکنند به فرسودگی بدنی و روانی میروند. آنها قاچاقچیهای خطرناک هستند که هم فدایی بخش زناشویی و هم شکنجه کنندگان در این فضا هستند.
البته نمیتوان گفت که تمام پرستاران و پرسنل بیمارستانهای روانپزشکی در چنین شرایطی هستند. بسیاری از آنها دلسرد شدهاند، و یا فرسودگی بالایی دارند، که از آنجایی که این ها دقیقا کارهایی هستند که اسباب این فرسودگی را فراهم میکنند، اگر نباشند بر متغیرایی که آنها در خود تنفیب میکنند آثار رفتاری غیرقابل پیشبینی میچسبند.