در عصر تحریم و بحرانهای زیستمحیطی، جامعه ایران با چالشهای متعدد روبهرو است. یکی از مهمترین چالشها، فقدان یک رویکرد نظاممند و اجتماعمحور در دیپلماسی سلامت است. این رویکرد منزویکردن بیماران خاص، سالمندان، افراد معلول، پناهندگان و سایر گروههای آسیبپذیر در تعاملات بینالمللی را به همراه دارد. همچنین، نادیدهگرفتن صدای این افراد، ضعف در انتقال واقعیتهای اجتماعی نظام سلامت ایران به سازمانهای جهانی، استفاده نکردن از ظرفیت دیپلماسی برای بهبود تصویر بینالمللی نظام سلامت، و فعالسازی سرمایه اجتماعی جهانی برای ایران، نمونههایی از آسیبهایی هستند که فقدان دیپلماسی مؤثر اجتماعی در سالهای گذشته به نظام سلامت وارد کرده است.
اما بهجا میآید که دیپلماسی سلامت اجتماعی با تأکید بر حق بر سلامت بهعنوان یک حق اجتماعی و بینالمللی، تلاشی هدفمند برای ترجمه مسائل اجتماعی حوزه سلامت به زبان دیپلماتیک و جهانی است. این رویکرد با جلب مشارکت طیف متنوعی از متخصصان و کنشگران اجتماعی، مانند مددکاران اجتماعی، روانشناسان، جامعهشناسان، سازمانهای مردمنهاد سلامتمحور و…، به بازتوزیع قدرت در سطح جامعه و ایجاد گفتوگوی اجتماعی مؤثر و انسانمحور در سطح بینالمللی کمک میکند.
دیپلماسی سلامت بر کرامت، عدالت و رنج انسانها در سیاستگذاریهای سلامت در سطح جهانی و ملی تمرکز میکند. این ابعاد کامل با اصول و ارزشهای مددکاران اجتماعی همخوانی دارد. همچنین، دیپلماسی سلامت به جای منافع دولتها، بر حق بر سلامت انسانها تأکید دارد و به جای تصمیمگیری بالا به پایین، به مشارکت مبتنی بر جامعه باور دارد. مددکاران اجتماعی در خط مقدم ارتباط با گروههای آسیبپذیر هستند و از deneyهای انسانی، دادههای میدانی و تجربه زیسته مهم برای دیپلماسی سلامت بهرهمند میشوند.
توانمندسازی مددکاران اجتماعی و متخصصان حوزه اجتماعی برای کنشگری دیپلماتیک، مددکاران اجتماعی را برای بیان روایتهای ناب و مؤثر از جامعه هدف خود، برقراری تعامل مؤثر با نهادهای بینالمللی، بازتاب نیازهای فوری، پیامدهای اجتماعی تحریمها و طراحی سیاستهای اجتماعی سلامتمحور آمادهتر میکند. امروزه دیپلماسی سلامت نهفقط یک مسئله فنی، بلکه امری عمیقا اجتماعی و انسانی است. ورود رسمی و ساختاری مددکاران اجتماعی به این حوزه، کیفیت سیاست خارجی سلامت ایران را ارتقا میدهد و جایگاه اجتماعی وزارت بهداشت را نیز تقویت میکند.