در دنیای امروز، जह روابط عمومی و رسانههای ارتباطی نقش به سزایی در اطلاعرسانی و برقراری ارتباط با مخاطبان دارند، میتوان مشاهده کرد که سیستم خبرگزاری پیشرفت قابل توجهی کرده است. با تظاهرات گوناگون و پیچیدههای مقالات شنیداری در بسترهای رسانهای، این فعالیت نیازمند رویکردهای مقیاسدار و بهترین و راهحلی دارد.
در گذشته، محتوای سازمانی تنها توسط کانالهای رسمی منتشر میشد و این موضوع، برای بسیاری از سازمانها تنها به رسانههای سراسری بسنده میکرد. اما با دسترسی به جهان دیجیتال، بسیاری از سازمانها به سمت رسانههای نوین توجه کردهاند. بهرهگیری از شبکههای اجتماعی و ابزارهای رسانهای انبوه از پیشرفت این تجربیات سازمانی است. لاجرم، تلاش برای شناخت دگرگونیهای چهارچوب فرهنگی و کفه رسانهای برای ما بسيار ضروری است.
کنش و واکنشهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نشان میدهد که از درون عرصهای بس تعاملی، فضای ارتباطی پیچیدهای در ذهن مخاطبان شکل گرفته است. فهم پیچیدگی این نظام ارتباطی، در زمانی حساس همچون این مقطع، برای رسانهها حائز اهمیت است.
گرچه کلید ارتباط این فضا بسیار آسانتر از گذشته گشته است، اما هر کنش رسانهای کافی نیست و باید ریشهیابی فقدان پاسخهای فراگیر و غلبه بر ناهمواریهای به ظاهر قابلهمچوکارگشایی به موضوع برنامهریزی آینده مربوط به رسانش مانند این کنش ضروری است.
دراین میان، نشانی اصلی از بهبود این مناسبات در نوع سازمانارباپزاری این مناسبات قدرت فهم مهم است.