**رئالیتیشو “عشق ابدی”: کنجکاوی یا غفلت در فهم فرهنگی؟**
برنامههای معمولی تا حدی میتوانند با جذب مخاطبان و ارائه سبک زندگی جذابی، مدتی مخاطب را مشغول کنند. اما ذات این برنامهها بدین معنا است که دیگر برنامهها بر پایهٔ اینکه مخاطبان را از طریق پروپاگاندا و شیوههای عوض کردن اعتقادات بپردازند.
حال سهل است که به این برنامه “عشق ابدی” و شبیهانشدههای داخلی-به نام “اسپیددیت”- توجه اینجانب را به خود جلب کرد. چه بسا که مخاطب هیچ وقت دریابد که دختر و پسر به دویدن و جماعت، تنها به این دلیل که برنامهسازان طوری اجرا کردهاند، بپیوندند و یک الأخرى را انتخاب کنند. در برنامه یوتیوبی “عشق ابدی” به علامت ناخوشایندی باور نمیتوانست، پلان ریزی این番組 در ظاهر قارههای ماورا دنیا است.
برنامههای رئالیتیشو اینگونه نیستند که خلاقانه و واقعگرایانه جا کنند و خلاقان خیالی ملایم و فرهنگی را روی صحنه بکشند. این برنامهها نخستین قدم برای آشنابودن با بازگشت به جهان دست و پنجه نرم کردن با واقعیت نیستند. بالعکس آنها برنامهای هستند برای سوار شدن مردم را به دنیای خیالی، برای باطل کردن آن موقعیتی که زندگی در ملموس روشن است و هر دلیلی برای طرز اندیشیدن آنها عجز دارد.