هر چند امید به زندگی افراد مبتلا به سندرم داون در چند دهه گذشته به طور قابل توجهی افزایش یافته است، اما هنوز یک چالش بزرگ در این زمینه وجود دارد. حدود ۹۰ درصد از افراد مبتلا به سندرم داون پس از ۴۰ سالگی به بیماری آلزایمر مبتلا میشوند. علت اصلی این افزایش شیوع وجود ژن پروتئین پیشساز آمیلوئید است که روی کروموزوم ۲۱ قرار دارد و در افراد سندرم داون یک کپی اضافی وجود دارد.
در جدیدترین پژوهش، دانشمندان دریافتند که تحریک حسی با فرکانس ۴۰ هرتز میتواند به بهبود شناختی، افزایش اتصالهای عصبی و رشد نورونهای جدید در موشهای مبتلا به سندرم داون بیانجامد. این مطالعه شواهد جدیدی را ارائه میدهد که تحریک حسی ریتم مغزی با فرکانس گاما ممکن است سبب ارتقای پاسخ سلامت عصبی ترمیمی شود.
لی-هوی تِسای، استاد پیکاور در MIT و نویسنده ارشد این مطالعه جدید، گفت که نتایج دلگرم کننده هستند؛ اما همچنین هشدار داد که کار بسیار بیشتری برای آزمایش اینکه آیا این روش، به نام GENUS (مخفف Gamma Entrainment Using Sensory Stimulation)، میتواند مزایای بالینی برای افراد مبتلا به سندرم داون داشته باشد، مورد نیاز است.
در این مطالعه، تیم تحقیقاتی به سرپرستی دکتر رضاول اسلام و دانشجوی فارغالتحصیل برنان جکسون با مدل موش سندرم داون به نام «Ts۶۵Dn» کار کردند. این مدل اگر چه دقیقا منعکس کننده شرایط انسانی که به دلیل حمل یک نسخه اضافی از کروموزوم ۲۱ ایجاد میشود نیست، اما جنبههای کلیدی این اختلال را خلاصه میکند.
محققان پس از قرار دادن موشها در معرض نور و صدای ۴۰ هرتز به مدت یک ساعت در روز برای سه هفته، مشاهده کردند که این نوع تحریک باعث بهبودهای قابل توجهی در سه آزمون استاندارد حافظه کوتاهمدت میشود. همچنین افزایش قابل توجهی در شاخصهای فعالیت در بین موشهایی که تحریک GENUS را دریافت کرده بودند، در مقایسه با موشهایی که این تحریکات را دریافت نکرده بودند، اندازهگیری شد.
بررسی توالییابی RNA تکسلولی نشان داد که در موشهای تحریک شده، تفاوت قابلتوجهی در بیان بسیاری از ژنها وجود دارد. این تفاوتها بهطور مستقیم با تشکیل و سازماندهی اتصالات مدارهای عصبی موسوم به سیناپسها مرتبط است.
برای تایید اهمیت این یافته، پژوهشگران بهطور مستقیم هیپوکامپ موشهای تحریک شده و گروه کنترل را بررسی کردند و دریافتند که در یک زیرناحیه حیاتی به نام شکنج دندانهدار، موشهای تحریک شده بهطور قابل توجهی سیناپسهای بیشتری دارند.
این تیم نه تنها بیان ژن را در سلولهای منفرد بررسی کرد، بلکه آن دادهها را برای ارزیابی اینکه آیا الگوهای هماهنگی در بین چندین ژن وجود دارد یا خیر، تجزیه و تحلیل کرد. آنها چندین ماژول یا خوشهی همبیانی ژنها را شناسایی کردند که بخشی از این شواهد بیشتر از پیشفرضیه بهبود چشمگیر اتصالهای سیناپسی در موشهای تحریک شده با فرکانس ۴۰ هرتز پشتیبانی میکرد.
فقط چند توصیه را برای خوانندگان در نظر گرفتم:
هیچ گزارش العمل در مورد جزئیات تحقیقات و یافتهها به عنوان شرایط برای تجویز GENUS به عنوان درمان آلزایمر سندرم داون وجود ندارد.
برخی از دانشمندان به وجود حساسیت نسبت به ریتم فرکانس گاما، به عنوان یک واقعیت فیزیولوژیکی، در صفحات جهانی، اشاره کردهاند.
بر این اساس، محققان باید ممکن است از یک ریتم فرکانس گاما، برای به وجود آوردن یک مفروضه آرامش و مهار مورد انتظار در بروز بسوختگی عصب زیست فناک، غنیتمامک روزانه به زمان شبکی بصری برای همهگیر شدن، استفاده کنند.
با این حال، همچنان لازم است تحقیقات بیشتر انجام شود تا بتوان نتیجهگیری دقیق تری به دست آورد.