سرانجام رسما نظام سلامت کشور، زیر بار مشکلات ساختاری، افزایش هزینهها و درمانمحوری فرسوده شده است. افزایش سهم پرداخت مستقیم از جیب مردم، افت کیفیت خدمات، کمتوجهی به پیشگیری و تزلزل در سیاستگذاری منابع انسانی تنها بخشی از چالشهایی است که نظام سلامت با آن دست و پنجه نرم میکند. در این میان، نوسانات نرخ ارز و فشار بر تولیدکنندگان دارو و تجهیزات پزشکی، عملا سلامت عمومی را به یکی از آسیبپذیرترین حوزهها در برابر بحرانهای اقتصادی تبدیل کرده است.
بر سر داشتههای مالی و کاهش فشار بر مردم، نیروی کار کماکان باید با چالشهای ناشی از سیستم اختاپوسی در سلامت مواجه شود. همین شرایط باعث شد کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، مهدی پیرصالحی، رئیس سازمان غذا و دارو را فرا بخواند تا فردا گزارشی از وضعیت بازار دارویی و تجهیزات پزشکی ارائه دهد. به بهانه امروز که در تقویم روز جهانی بهداشت نامیده شده از کارشناسان پرسیدهایم چه راهکارهایی برای کاهش هزینههای شهروندان در حوزه سلامت میتوان ارائه کرد.
افزایش سهم سلامت در تولید ناخالص ملی؛ الزامی برای آینده
نظام سلامت کشور در سالهای اخیر با چالشهای متعددی روبهرو بوده که از مهمترین آنها میتوان به آشفتگی در حوزه مدیریت هزینههای حوزه سلامت اشاره کرد. کاهش سهم سلامت در تولید ناخالص ملی وفشارهای اقتصادی ناشی از تورم در سالهای اخیر باعث شده تا حدود۶۰ درصد هزینههای درمانی از جیب مردم تأمین شود. موضوعی که فاطمه محمدبیگی، نایبرئیس اول کمیسیون بهداشت و درمان مجلس راه برونرفت از این مسأله را افزایش سهم سلامت در تولید ناخالص کشور میداند میگوید: در دهه ۸۰ سهم سلامت بین ۷ تا ۸ درصد تولید ناخالص ملی بوده که متأسفانه این سهم به حدود ۳.۹ کاهش پیدا کرد اما در بودجه ۱۴۰۴ به ۴.۶ افزایش یافت و سعی شد تا حدی این کمبود جبران شود اما این میزان جبران به دلیل تورم و گرانی پاسخگوی هزینه کرد مردم نیست.
حال چه راههایی برای حل این مشکل اندیشیده میشود؟ آیا تقویت شبکههای اقتصادی و بانکی کشور به ارائه تسهیلات به خدمات سلامت و تولیدکنندگان کالاهای سلامت میتواند کمک کند؟ یا تقویت هیأت امنای ارزی برای تأمین تجهیزات سرمایهای پزشکی برای بیمارستانها و مراکز خدمات پزشکی جزو اولویتهای دیگر غلبه بر چالشهای ناشی از مسائل مالی است؟ با شناسایی راهکارهایی برای ساماندهی وضعیت سلامت، همچنین تقویت نظام بیمهای سلامت میتوانیم راه برونرفت از این مشکل را در مسیر رو به جلوی ترسیم کنیم.
تقویت نظام بیمهای سلامت، راهحل اصلی برای کاهش فشار بر مردم
افزایش پرداخت از جیب مردم در حوزه سلامتی، یکی از جدیترین تهدیدها برای عدالت در سلامت و یکی از شاخصهای مهم ضعف عملکردی نظامهای سلامت است. علی سلحشور، کارشناس حوزه سلامت در اینباره میگوید: وقتی در این حوزه پرداخت مستقیم مردم به بالای ۶۰ درصد میرسد، عملا بسیاری از خانوادهها در مواجهه با بیماری، دچار فقر سلامتزاد میشوند؛ یعنی یا درمان را به تعویق میاندازند یا از مسیرهای غیرعلمی و خطرناک استفاده میکنند یا وارد سیکل بدهی و بحران مالی میشوند. نکته قابلتوجه این است که این مسأله فقط به بیمار محدود نمیشود، بلکه تبعات اجتماعی، اقتصادی و روانی برای کل خانواده و جامعه نیز در پی خواهد داشت.
با توجه به این واقعیت چه راهکارهایی میتوانیم برای کاهش این فشار ابداع کنیم؟ آیا حرکت به سمت نظام سلامت مبتنی بر ارزش ارزش، میتواند به ارائه خدمات درمانی مشابه اقشار اقتصادی مختلف کمک کند؟ با تقویت نظام بیمهای کارآمد، یکپارچه و پاسخگو، میتوانیم به کاهش این فشار بر مردم و خانوادهها کمک کنیم.
پیشگیری؛ حلقه مفقوده در زنجیره سلامت کشور
نظام سلامت هر کشور نقش حیاتی در ارتقای کیفیت زندگی مردم و کاهش هزینههای درمانی دارد. در این میان، نوع نگاه و رویکرد حاکم بر سیاستگذاریهای سلامت، میتواند تأثیرات بلندمدتی بر جامعه داشته باشد. در کشور ما، سالهاست که بر اولویت پیشگیری نسبت به درمان تأکید میشود اما در عمل، این شعار کمتر به مرحله اجرا رسیده است.
علي اعظم سلگی، کارشناس سلامت نیز مهمترین چالش نظام سلامت در کشور را نگاه درمان محور میداند و میگوید: بهطور کلی ما از دو بعد میتوانیم نظام سلامت را در نظر بگیریم؛ یک بعد کنترلی یعنی نگاه درمانی و دیگری دیدگاه پیشگیرانه است. متأسفانه در کشور ما با وجود تکرار شعار «پیشگیری بر درمان مقدم است» هیچکدام از وزارت خانهها و دستگاهها در عمل واقعا بر موضوع تقدم بهداشت بر درمان کار نکردهاند.
این چالش را چگونه میتوانیم حل کنیم؟ با هدفگیری واقعی و افزایش مهمترین سرمایههای کشور، یعنی نیروی انسانی، میتوانیم به نوسازی این بخش برسیم. بنابراین با در نظر گرفتن چالش پیشگیری و بهداشت در کشور میتوانیم به چارهاندیشی و حل این مشکل بپردازیم.
سه چالش جدی نظام سلامت در سال جدید
نظام سلامت کشور درآستانه سال جدید باچالشهایی جدی مواجه است که تداوم آنهامیتواند کیفیت خدمات درمانی و رضایت شغلی نیروهای انسانی را تحت تأثیر قرار دهد. درهمین راستا، علی سلحشور، کارشناس سلامت به بررسی سه چالش اساسی نظام سلامت و راهکارهای پیشنهادی برای عبور از آنها میپردازد.
وی در اینباره میگوید: درحال حاضر یکی از چالشهای فعلی بحران منابع انسانی نظام سلامت (مهاجرت، فرسودگی و بیانگیزگی) است که برای کنترل آن در سال جدید باید جایگاه، حقوق و حمایت شغلی از پرسنل سلامت، بهویژه پزشکان جوان و رزیدنتها بازتعریف و سیاستگذاری منابع انسانی از حالت شعاری خارج و وارد فاز اجرایی واقعی شود.
این کارشناس دررابطه با چالش دیگر پیشروی نظام سلامت میافزاید: چالش مهم دیگر دپارگی و ناهماهنگی بیمهها و نظام ارائه خدمت است که برای بهبود آن چارهای جز یکپارچهسازی واقعی بیمهها و طراحی مدل پرداختی مبتنی بر کیفیت خدمات، نیست. در واقع ما باید به سمت مدلهای انگیزشی کیفی حرکت کنیم.
وی چالش سوم را عدم شفافیت و پاسخگویی در سیاستگذاری سلامت میداند و مطرح میکند: درحال حاضر ما به یک نظام سلامت شفاف، مردمی و پاسخگو نیاز داریم که تصمیماتش پشت درهای بسته گرفته نشود این امر هم تنها با مشارکت دادن بدنه حرفهای، صنوف پزشکی، انجمنهای علمی و مردم در تصمیمسازی میسر خواهد شد.