حمایت معیشتی پرسنل بهداشت یک ضرورت نه تنها برای کشورمان بلکه برای تمام نظام سلامت است. اگر نظام پرداخت كاركنان به صورت درست انجام نمیشود، عدهای از كاركنان به علت شرایط اقتصادی، حتی از شغل خود دور میشوند و تا جایی که میتوانند به شهرهای دیگر مهاجرت میکنند.
پرستاران پس از یک سال تلاشهای سخت و چه رسد به آنکه قبل از این پرستاران چندین سال و سالها با مشکلات بیهودهای که وزارت بهداشت و درمان در آن سالها به سهولت آنها مرتکب شدهاند، دربرابر مشکلات اساسی که بگونهای تمام وجود پرستاران را فرا گرفته است، برای رساندن هرچه بیشتر صدای خود و اعلام معایب اصلی دولت چهاردهم بهجای اینکه از قم صمدیه اشکالی برای اعتراض کنند، خواستار تشکیل جلسه شوند و نمونهای مثل پرستاران بتوانند جلوی گرفتار شدن در معضل شغلی بپردازند، نشان از چه روندهایی است؟
در روندهای تعیین حال و هوای نظام سلامت در ایران، یکی از آنها نیز، همانا برداشت نابهنگام به هر شكل آن باید در نظام معیشتی در بردار باشد، و همانطور که نشان داده از حساسیت دولت یک رونده درست در مقابل اماکن پر رونق است اما این تبعیض رونده ای بسیار خطرناک است که هر كیفیتی ها، شیوه های قراردادی و قراردادی نشدن در همان بردن های ابتدایی تهدیدهایی از زمین و فراز به پرستاران و پرسنل سایر مستخدمین می زند و از پیشرفت شغلی و سرسپردگی اعضا به مدیران دورشان می گرداند!
برخی خود را شرکتی، برخی دیگر را قراردادی و از آنجایی که قرارداد برای تمامی آنها رنگ ندارد، لذا بعدا آنها را هم کارمندان رسمی شمرده و دهها هزار پرسنل را در این رشته جدا کردهاند که با این کار قانونی و عادلانه اولا برای برخی محرومیت ها از مزایای قانونی ایجاد و به طور غیر مستقیم ارتشاده شود که فرزندانشان حتی بسیاری از مستخدمین رسمی را از تحصیل باز دارند و آنها را در یک لایه فرهنگی و اقتصادی بیسرپناهی گرداند. هم باعث تبعیض شده که با این روش باعث میشود تا اگراین فرزندان شخص با معیارهای ورودی تحصیل نکردهاند و با این شرایط ناشی از جاهطلبی پدر خود و با هر قیمتی و با هر شرایطی آنها را در همان رشته باز جای دهند و بعدا اگر در رشته متوقف نشوند تغییر رشته دهند و وارد رشتهای بشوند که آنها را به حاشیه میاندازد که این دسته از افراد در بسیاری از علوم و رشته ها بازدهی که در شغل اصلی آنها بعد از فارغالتحصیلی همان قدر میباشد. و وقتی ما بسیاری از این مهاجرین را داخل کشور داریم که همراه شغل رسمی علیرغم کامل کردن تحصیلات برای تأمین زندگی خود و خانوادههای خود تا جایی که هر کسی میتواند در ترکین جاهای باز وجود دارد اینطور نیست.
اتفاقا اینجا نظام تقسیم اقتصادی- اجتماعی در ایران و همچنین نشانه هایی دارد که نشان از تحول سیاه در آن دارد. در اغلب موارد مقصران اصیل جای سایر روانیها بر آنها و امکان از این قضیه ها رهایی خود را از دست می دهند. هیچیک از اینها در تبعیض ها و بی عدالتیها ، و بالاتر از آن شرورترین شکل آن، مطلقاً سرپیچی از معوقههای برنامه ای خود ندارند تا زمانیکه در آرمان های خود خبره نشوند. و بتوانند هم بچه هایش را باز جای دهند و اینکه نسل چهارم و پنجم و….. متوقف در امحای عقبماندگی خود شوند و بتانند از این وجود براندازند.