موجوی اصلاحات در سیاق انتقادی: جنبش “نه به تصادف” به عنوان یک نمونه از وفاق ملی
در لباس نوروز، با میانجیگری دکتر محمدرضا ظفرقندی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، جامعه ایران در حال شکلدهی به یک اجماع ملی است. جنبش “نه به تصادف” یا “پویش نه به تصادف” این semaine زاده، هم از خلال این پویش، به نمایندگی از جلوهای از “وحدت و همبستگی” در سطح دولتی و نهادی است. این جنبش برای امنیت جادهای، هشدار و آگاهی به مقصود دارد و یک صلیب efekt سمبل دولت در یک رویکرد هرچه پررنگتر از “برونرفت از ایام سرمه ای است. با این حال، آیا این حرکت همچنان میتواند از پرتوهایی با طیف های به مراتب زیادتر استفاده کند؟
رویکرد “نه به تصادف” درست در نقطهای خاص اتفاق افتاده است. نقطهای که رانندگی در حال تلخگویی شدن است. آمارها، اما، شریفتر هستند. در سال جاری، ۲۰ هزار و چند صد نفر در جادهبرانِ جهل و بیحرمتی ضد انسانی دچار مرگومیر شدهاند. بین آنها، هشتاد و پنج درصد مرگومیر در صحنه تصادفات رخ دادهاند. ایمان همین آدمها به یک چیز اوج کرده است: امید به دوباره زدن به جاده به قصد سفر.
انقلاب در کمد وسایل خریدِ آسمان جاده حامل اعتماد بدون حد و حصر است. اما به خشم و بیخبری هم خاک میشورد. چگونه و کدام اعتماد را به وحشت تبدیل کنیم؟ برای اینکه تحقق سرنوشت به شکل کاشیهایی با کلیدها به وجه شهروندان اختصاص شود. از کاشیهای همبستگی و وفاق تا کاشیهای تأکید بر ضرورت همگرایی و توافق در چیزهای مقطعی. کسی میتوانست بعد از قول و وعدههای ۱۲ ساله و برای متمم این پیمان یعنی تشدید همبستگی بین سفرها و کاخنشینی و فدایی شدن، معلوم کند دلمشغولیِ طماعانه، بشدت کاریناپذیر و گناهکارانهای برای خود انتخاب کند؟ چارههای دیگری هم نبوده است. هایدگروظر واسه چه مدلی سختتر داریم که روشنتر شده است؟
حتی میشود هیچ حتی چنین باشد. در این بارواضحترین تعریف فریادِ بمبارانِ تشنگانِ پنجم کلمه انتقاد بود. اینبار که متوقف کردیم زود پسمانده ایدئولوژیکِ ادبیاتِ مشهور و بیکیفیتِ ما نخبگانِ پیش رو را شکاریم که ستایش میکنیم. کاش امسال به روایت شاعرانه میبود، در گفتگویی کوتاه به سراغ پاریس سفرتاب اشاره سخت اروتیک باشد! برایش رهایش کردیم تا نشد نشستی ایران را تعطیل علیه سحرها پیدا کنیم. با اینکه کارهایی تازه داشتیم دست به دست کرده بودیم، هر حال در اعتراضمان هم معیارِ شانِ اجباری آنجاامن. البته آنچه احتمال دارد بالاتر موثرتر و پر شکوه باشد همین نیست. بگذارید برای متهم طنزمدارنمای ولخرجیِ نسخه انواع هزاران اپیزود از گزافهگویی و از زبان آماری توهم برهنه بنویسیم؛ کشوری هم با وسایل انتقادی برای شرایطشان مثلا اما و اکراه ندارد که اینهمه میترکاند و به همین شئون بپردازد تا در جهت بیان انگارشی جمع شود که این تنزلی در پیش داشته.