مهم نیست که کسی چه کاری انجام می دهد یا چه می خواهد، او تنها نیست. مهم نیست چقدر غیرعادی، چقدر به ظاهر آشفته، چقدر غیر سکسی، چقدر منزجر کننده به نظر می رسد، مهم نیست چقدر غیرقانونی یا غیر اخلاقی است، هیچ کس تنها نیست.

شفاآنلاین:سلامت>حداقل نیمی از بیماران من با شرم دست و پنجه نرم می کنند.در اولین جلسه ما، وقتی میپرسم “دوست دارید در درمان ما چه کاری انجام دهید؟” مردم اغلب به فانتزی های خود (خیلی عجیب و غریب؟)، میل خود (خیلی کم یا خیلی زیاد)، یا آلت تناسلی یا واژن خود (که وقتی می خواهند آنچه را که می خواهند انجام نمی دهند) اشاره می کنند.
افراد بسیار کمی می گویند. “من می خواهم کمتر احساس شرم کنم.” البته نه؛ آنها خیلی شرمنده هستند
به گزارش شفا آنلاین برخی از افراد ممکن است در جوانی مجبور به برقراری رابطه جنسی با یکی از اعضای خانواده یا افراد بزرگسال دیگری که دارای مقامی هستند مانند یکی از اعضای روحانیت شده باشند. آنها می ترسند که این بدان معنی است که آنها همجنسگرا هستند، یا اینکه آنها مخفیانه آن را می خواستند. برخی از آنها می ترسند که فرزندان خود یا دیگران را جنسی کنند، حتی اگر علاقه ای به این کار نداشته باشند.
برخی از افراد در کودکی در حال خودارضایی «گرفتار» شدند.
برخی از افراد دوست دارند در حین رابطه جنسی، شورت یا زیربغل را بو کنند یا به هیلاری کلینتون فکر کنند. یا دوست دارند کتک بخورند، خفه شوند، گاز بگیرند، یا مورد تجاوز قرار بگیرند. شاید آنها هرگز هیچ یک از اینها را به روح زنده دیگری نگفته باشند، و بنابراین هرگز هیچ تسلی یا اطمینانی دریافت نکرده اند که آنها تنها کسی نیستند که در مورد رابطه جنسی با شخصیت های کتاب های مصور، تک شاخ یا اژدها تخیلات داشته اند. ; در مورد موقعیت هایی که بدن هیچ انسانی نمی تواند انجام دهد. یا در مورد تجاوز جنسی یا خدمت به افراد مرده.
هیچ کس تنها نیست
مهم نیست که کسی چه کاری انجام می دهد یا چه می خواهد، او تنها نیست. مهم نیست چقدر غیرعادی، چقدر به ظاهر آشفته، چقدر غیر سکسی، چقدر منزجر کننده به نظر می رسد، مهم نیست چقدر غیرقانونی یا غیر اخلاقی است، هیچ کس تنها نیست. اگر ذهن انسان بتواند آن را تصور کند، بسیاری از مردم آن را تصور می کنند، آرزو می کنند یا انجام می دهند.
شرم به این معناست که انسان از نظر اخلاقی معیوب است. کسی را خارج از جامعه انسانی قرار می دهد. و این همان چیزی است که در مورد آن بسیار مضر است: وقتی شخصی پنهان می شود یا کنار می رود، فرصت های کمتری برای دریافت شفقت، تأیید یا حمایت دارند – و داستان های دیگران کمتری را می شنوند که می تواند شبیه داستان آنها باشد.
انزوا باعث انزوای بیشتر می شود.
شرمساران به طرز عجیبی خودشیفته هستند. همانطور که نفرت خود را به دیگران فرافکنی می کنند، تصور می کنند که دیگران بیشتر از آنها در مورد آنها فکر می کنند. و آنها تصور می کنند که دیگران به جای اینکه بخواهند آنها را در صحبت در مورد مثلاً بچه ها، سلامتی یا امتیاز گلف خود درگیر کنند، روی عمیق ترین نقص خود تمرکز می کنند. این یک خودشیفتگی غرور نیست. این خودشیفتگی اضطراب است.
شرم به توضیح اینکه چرا بسیاری از افراد مبتلا به “اختلالات جنسی” از رابطه جنسی و شریک زندگی خود کناره گیری می کنند کمک می کند. آنها احساس می کنند که لیاقت لذت را ندارند. آنها نمی خواهند جفت خود را آلوده کنند. آنها به ابراز محبت یا تمایل شریک زندگی خود باور ندارند. آنها در زندانی به دام افتاده اند که خودشان ساخته اند. و بسیاری احساس نمی کنند که شایسته آزادی هستند.
وقتی خجالت میکشید، رابطه جنسی رضایتبخش – لذت، ارتباط، ابراز وجود، ماجراجویی – برای افراد دیگر است. در مقابل، اکثر افرادی که خجالت میکشند احساس میکنند که فقط واجد شرایط سکس شرمآور هستند یا اینکه هیچ رابطه جنسی ندارند.
جورج که آنقدر از تماشای فیلم های مستهجن خجالت می کشید که احساس می کرد لیاقت همسر فوق العاده اش را ندارد، از او کناره گیری کرد. سورا به قدری از افزایش وزن شرمنده بود که شروع به خواندن شوهرش دیوانه جنسی کرد و تمام رابطه جنسی دهانی را متوقف کرد. میچ در هنگام خودارضایی از استفاده از پلاگین باسن خجالت می کشید که عمداً از روغن استفاده نکرد و هر بار به خود آسیب می رساند. و روبن از اینکه با پوشیدن جوراب زیر لباسش آنقدر خجالت می کشید که با سگ محبوبش در روزهایی که از فتیش لذت می برد بازی نمی کرد.
شرم به عنوان یک مسئله بهداشتی
برای برخی، شرم یک مسئله سلامتی است. من بیماران دوجنسه ای دارم که به پزشکان خود در مورد انجام رابطه جنسی مقعدی نمی گویند. من بیمارانی دارم که چندین پزشک مختلف برای چندین داروی مختلف مانند ویاگرا، درمان STD و فشار خون بالا دارند، زیرا می ترسند که اگر یک پزشک همه چیز را در مورد آنها بداند، آن پزشک آنها را قضاوت کند و درباره آنها شایعات کند. من توضیح میدهم که کیسهشنی زدن به پزشکان خود به این روش بر ضد سلامتی آنها عمل میکند – و اغلب وقتی این کار را انجام میدهم نادیده گرفته میشوم.
چگونه به افرادی که با شرم دست و پنجه نرم می کنند کمک کنم؟
صادقانه بگویم، من همیشه موفق نمی شوم.
من سعی میکنم به مردم کمک کنم ببینند که مدتها پیش از یک سوء تفاهم بزرگ رنج میبرند – یا از جانب بزرگسالان گمراه (مانند والدین یا روحانیون)، یا از تصمیمهای خودشان زمانی که جنسیت خود را در نوجوانی یا جوانی کشف کردند.
درد آنها واقعی است: ناامیدی، خشم، اندوه، هر چیز دیگری. با این حال، اغلب فقط یک سوء تفاهم طولانی مدت است. به همین دلیل است که برای والدین بسیار مهم است که از بچه ها انتقاد کنند انجام دهید– اما نه اینکه بگویید «تو پسر بدی هستی» یا «فقط دخترهای بد از خواهرانشان متنفرند» یا «خدا از بچههایی که دروغ میگویند متنفر است».
فرآیند روایت
و بنابراین من در مورد روند روایت صحبت می کنم: اینکه احساس ما اجتناب ناپذیر نیست، بلکه بر اساس فرضیاتی ساخته شده است که اغلب دلبخواه و قابل تغییر هستند.
گاهی اوقات این کمک می کند؛ گیل متوجه شد که او در نهایت خودارضایی او را محکوم میکند و میتواند سرزنشهای بیپایان را متوقف کند، حتی اگر کلیسایش این کار را نکند. گاهی اوقات این رویکرد کمکی نمیکند: میچ نمیپذیرفت که منتقد نهایی خود شده است، زیرا متقاعد شده بود که هر فرد «معقولی» علاقهاش به پریزهای باسن را منزجرکننده میداند.
وقتی مردم از تمایلات جنسی خود خجالت می کشند، من بلافاصله در مورد رابطه جنسی صحبت نمی کنم. من در مورد سوءتفاهمات کودکان خردسال و والدین ترسیده یا نادان یا سازشکار صحبت می کنم. من در مورد فرصت مداوم بررسی روایاتمان صحبت می کنم. من در مورد پذیرش خود صحبت می کنم.
اگر در آن مکالمات موفق شویم، گاهی اوقات نگرانی از بین می رود – زیرا «علائم» دیگر نشانه نیستند. و در نهایت، بله، ما گاهی اوقات در مورد رابطه جنسی صحبت می کنیم – آلت تناسلی، واژن، میل. وقتی بتوانید از مردم برای بازگشت به نسل بشر استقبال کنید، بسیاری از مشکلات حل می شود.
source