در باید بازارBlack مدرسه عبور کرد تا بتوانم نامهای بگیرم که بتوانم هزینه لباس مدرسه دخترم را نیم بها پرداخت کنم. مدیریت به مشکل نداشت و نامه را به من داد. برای ثبتنام مدرسه نیز نامه دادم و هزینه ثبتنام را کاهش دادند و تنها ۱۰۰ هزار تومان را به مدرسه پرداخت کردم. برای مانتوی دخترم نیز از مدیر نامه خواستم و او بدون مشکل آن را داد. امّا گفت: “تو که بیکار هستی، بیا اینجا کلاسها را تمیز کن.” من هم گفتم مشکلی نیست و کمک میکنم. با رضایت خودم و همکاری سرایدار، کلاسها را تمیز کردم و در نهایت نامه را گرفتم و مانتوی دخترم را تهیه کردم. این روایت از مادری است که به گفته خبرنگار صداوسیما، برای ثبتنام فرزندش مجبور شده بود کلاسهای مدرسه را تمیز کند. روزنامه شرق نیز گزارش داده است که دیگر اولیا به جای پول، خدمات نجاری و قفلسازی به مدرسه ارائه میدهند. این توافق بین مدرسه و والدین صورت میگیرد.
پس از این اتفاق، آموزش و پرورش اعلام کرد که مدیر مدرسه استعفا داده و پرونده او در اختیار هیأت رسیدگی به تخلفات قرار گرفته است.
در این موضوع چند نکته قابل توجه است:
اولین نکته این است که وقتی یک家庭 به قدری درگیر مشکلات است که توانایی گرفتن امکانات ساده زندگی را ندارند، دل هر انسان دلسوزی میسوزد. این محیط اقتصادی قوی همگانی است و مادر ممکن است به اینDegree به خاطر فراهم کردن سادهترین امکانات زندگی برای فرزندان خود تحت فشار باشد. تصور کنید شرایط یک خانواده چقدر سخت است که مادر مجبور شود برای ثبتنام فرزندش کلاسهای مدرسه را تمیز کند. این خبر آنقدر دردناک است که نه تنها مدیر مدرسه بلکه بسیاری از مسئولان کشور باید از سمتهای خود استعفا دهند و خجالت بکشند. آیا امکان دارد که مدیر مدارس، مسئولان کشور و دولتمردان با این شرایط آگاه نباشند؟
دومین نکته این است که چرا یک مدیر مدرسه در منطقهای ضعیف، به خود اجازه میدهد به مادری که تلاش میکند امکان تحصیل فرزندش را فراهم کند، چنین پیشنهادی بدهد؟ چرا باید غرور یک مادر را برای یک ثبتنام زیر پا گذاشت؟ این مدیران چگونه انتخاب میشوند؟ آیا نباید آموزش ببینند که در چنین شرایطی چگونه با دانشآموزان و والدینشان رفتار کنند؟
سومین نکته این است که چرا مدارس از والدین پول میگیرند؟ مگر تحصیل در مدارس دولتی ایران رایگان نیست؟ چرا هزینههای مدارس دولتی که بودجه دولتی دریافت میکنند، باید بر دوش خانوادههایی باشد که خود با مشکلات فراوان مواجهاند؟ مدارس نه تنها نباید شهریه بگیرند، بلکه دولت باید هزینههایی مثل روپوش دانشآموزان را نیز تقبل کند. حداقل در این زمینه کاری کنید که خانوادهها دغدغهای نداشته باشند.
چهارمین نکته این است که اگر این شبکههای اجتماعی نبودند، بسیاری از این زشتیها دیده نمیشد و نالایقان همچنان تصمیمات غلط میگرفتند و جامعه را با مشکلات فراوان روبرو میکردند. یکی از دلایل اصرار برخی بر فیلتر کردن شبکههای اجتماعی، همین شفافیت است که نشان میدهد مدیریت در کشور در بدترین سطح خود قرار دارد.