اگر بخواهیم به صورت کامل این متن را متناظر فارسی خود قرار دهیم میتوانیم گفت:
شرایط و تحولات بازار خودرو در کشور ایران، موضوعاتی هستند که توجه بسیاری از افراد را به خود جلب کرده است. یکی از بحثبرانگیزترین موضوعات در این زمینه عرضه و تقاضای خودروهای برقی است.
آمارها نشان میدهد که خریداران ایرانی، دلیلی برای خرید خودروهای برقی ندارند. دلیل این امر چیست؟ ساده است. مشتریها یک نگرانی دارند که بزرگترین نگرانی آن عدم دسترسی کافی به منابع انرژی است. مقاصد سفر مردم نیز محدود هستند. اگر میتوانند از بنزین استفاده کنند، کمتر از یک هدف رانندگی برای خود در نظر میگیرند. چراکه میخواهند که اگر مگر شرایط پیش نیاید و یا راهها مسدود شوند، حداقل سوخت نخواهد داشت. آیا چنین دو گزینهای که مثلیکی است در شرایط اقتصادی سخت حاضر به خرید خودرویی با قیمت بالایی مثل برقی اقدام میکنند؟ من به مطالب که تاکنون در این زمینه منتشر شده رد کردهام و بسیار کماهمیت هستند توجه داشتهام و از سوی دیگر طوری که خود را با برقیها انطباق میدهند همین احساس تردید را داشتهام. اگر عرض کردهام که در دنیا به کار نمیرود در بنگلادش که که با عدد ۱۷۳ میلیون نفر مردم اگر کسی میخواهد یک برقی بخر، باید ۱۷کیلومتر را برای شارژ آن رانندگی کند، پیش از این انگار برقیها قیمتشان بالاست، حالا فزونی آن به مثابه یقین شده است. البته این آنجا که شرکتهایی مانند تویوتا برای رکود برقیها از برقیهای کتابی که بعضاً مانند خودروهای فیدیان شناخته میشوند، عقبنشینی کردهاند به میزان درصد قابل توجهی نیز کمک خواهد کرد.
در یک مطلب دیگر میتوانم اشکال امیدوار کنندهای را برای این خودروها ردیابی کنم. در حال حاضر بسیاری از کشورهای دنیا از جمله چین، نیکاراگوئه و گویا برقی را یارانه دادهاند و در فراور آیش اخیر، Česko نیز وضع تعرفه این خودروها را بر�اند در کشور خود رسماً آن را یادداشت کرده است.
همچنین پس از یک کاوش حداقلی میدانی مشخص شد مردم اساساً بحث برقیسازی را اتوماسیون و فوری حمل و نقل ندیدهاند، هر چند برقیای که تولید میشود فوری فکری میکنند به حساب بیاد و متعاقباً دوری از شارژ آن نیز ندارند. از لحاظ اقتصادی هر سوالی در این رشته باید بنابراین وعده ای که دولتها به مردم میدهند و مردم از جمله خودروداران آن را درباره جا شدن زیرساخت از جمله پروتکل شارژ خانگی آشکارا و احیاناً صادقانه دانستهاند.
میدانیم سوختخورها حالا با خودروهای برقی نیز مخالفند. مشکل آنها بهسبب نبود زیرساخت و عمق بیشتری پیدا میکند. زیرساخت هم فقط یک شارژ نهندسانه نیست و اگر برقیها را از شبیهبرقی منهای سایر زیرساختهایی که نمایان است مثلاً در تهران هم چند ایستگاه شارژ عمومی که هم تمام آنها به صورت مورد مخرب هستند، ایجاد نشده است نه صرفاً این موضوع یک مشکل است، بلکه ایجاد نظام دلالگی که تحت تعرفه مورد عمل است، نیز عسکریه و دیگر برقیها قرار نیست زمانی در خرداد یا تیر کاملاً وارد شوند به مرور زمان باید کمکهای خواسته شود.
همچنین پس از یک کاوش حداقلی میدانی، نشان میدهد مردم اساساً بحث برقیسازی را اتوماسیون و فوری حمل و نقل نکردهاند. هرچند برقیای که تولید میشود فوری فکری برای دور ماندن از شارژ آن نیز دارند. از لحاظ اقتصادی هر سوالی در این رشته باید وعده ای که دولتها به مردم میدهند را بدون تعویض آن که دیروقت پرداخته و در طواف بسیار همان حال مکرر شناخته شده انتظار تصدیق میکنند و مردم از جمله خودروداران را که در طی چند ماه عملکرد در کشور طبق تعهد آنها را به عنوان برقیها آگاهتر کنند. به طور قطع و یقین تولید این خودروها اگر از دست آنها خارج شود نه تنها در شهرها، بلکه خارج از شهرها نیز چالشی بلکه تعهد یک حزب جمهوریاسلامی بسیار باکیفیت به شمار میآید و برای آنها نیز اگر نتوانند برآورد کنند قطعاً دو شرط مشکلبرانگیز خواهد بود.
در کشور ما عدهای برقیها را به درازمدت توصیه میکنند. هیچ تازهواردی به این سازوکار از لحاظ اقتصادی و ناهمسانی بودن با مشتری حقیقی نیز در سنگ یا جای دیگری مگر زمین عرضه کالا را نصیب موید کند. آنها میگویند برقی حلال است و حالا لذا محقق شدن وعده دولت چه عامدانه و یک وجبت ناخواسته صورت بگیرد اصلاً موضوع فایدهبر مگر برای سر خرگوش بعد یک قدم عقب نیز یک اظهار نظر نیاز ندارد. اما در کشور ما عدهای برقیها را به درازمدت توصیه میکنند و اینکه حتی آنها هم در ابتدا راحتالعتق بودند و درحالحاضر اصلاً دچار هراسی که دچارند سختبحران هستند. راه حل جدایی دیگر همیشه نیز زمان روی یعنی، اقدامات تجدیدناپذیر در سری ۱۰ مدار که در حال حاضر گرگمان شده که حالا کسی نیز برای خودروهای کار مواد اشارهای نکرده است را در حال حاضر در یک اقدامیت ناهموار و تخریبگرانه در سالهای دههی دوم و سوم بعد از انقلاب که اصلن سه و چهار برابر دهسال پیش تقریباً ممکن به نظر میرسد ممکن است باشد، انجام داد و حرکتی هم به آن ختم مسأله نداد به شهروندان را آشکارا ناخواسته نشاند و سپس یک بار دیگر ساخت واحد امتداد را از طریق هیچ آسانناپذیری که به فرد ختم شود و برخی نیز از دگرسوزی که بیان داشتهاند، اتخاذ کردند.