جمهوریت- نشست «چیستی، چرایی و چگونگی وفاق ملی» روز چهارم مهر ماه با حضور جمعی از استادان دانشگاه‌ها و عموم مردم، در سالن خیام خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.

با توجه به تحولات هفته اخیر در کشور، انتشار خبر این جلسه به تعویق افتاد و هم اکنون مشروح آن در پی می آید:

هادی خانیکی طی سخنانی در این نشست با تأکید بر اینکه در شرایط امروز وفاق یک انتخاب نیست و اجبار است، گفت: به نظر من روی آوردن به وفاق نتیجه سه مؤلفه اجتماعی است که در جامعه ما قابل مشاهده بود. یکی از آنها احساس بی‌عدالتی در کف جامعه است؛ که تقریبا همه پیمایش‌های ۲۰ سال گذشته در ایران نشان می‌دهد که یک روند فزاینده دارد. موج چهارم ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان می‌گوید در هیچ زمینه‌ای از زمینه‌های عدالت، کمتر از ۵۱ درصد احساس بی‌عدالتی در جامعه ما وجود ندارد.

عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی افزود: دومین مسأله‌ای که خیلی ملموس و قابل مشاهده بود، مسأله «فرسایش سرمایه اجتماعی و بالا رفتن احساس بی اعتمادی در جامعه» و سومی که بیشتر در عرصه سیاست بود و منجر به انتخابات اخیر در ۱۴۰۳ شد، «بالا رفتن سطح نارضایتی» است که نوع مشارکت را در انتخابات قبل خودش و انتخابات مجلس هم نشان داده بود. به نظر من این سه موضوع قابل مطالعه است.

وی تأکید کرد: یک ناهم‌ترازی بین تحولات اجتماعی و نهادهای سیاسی در ایران شکل گرفته است. بخشی از این نهادهای سیاسی که می‌گویم، نهادهای حاکمیتی و بخشی هم جریان‌های سیاسی در جامعه اعم از اصلاح‌طلب، اصولگرا و نیروهای دیگر، به هر حال کاملا این مسأله قابل توجه است که یک عقب‌ماندگی حوزه سیاست از تحولات جامعه را می‌بینیم. به نظر می‌آید جامعه خیلی بزرگ شده و کفش حکمرانی برایش کوچک است و امیدواریم وفاق یکی از قالب‌هایی باشد که برای متناسب کردن ابن کفش است.

خانیکی افزود: یک مسأله‌ای از حوزه سیاست شروع شد و طبیعتا به این معنا نیست که باید در حوزه سیاست باقی بماند. اگر باید به وفاق استراتژیک و راهبردی نگاه کنیم و دامنه آن را بزرگتر کنیم، مگر می‌شود همه اینها را در عرصه سیاست و حکمرای دنبال کرد؟! در برابرش جامعه مدنی، نهادهای مدنی، نخبگان و عامه مردم داریم. من در سه ماهی که به طور جدی وارد انتخابات شدم و به شورای راهبری رفتم، به اندازه ۷۲ سال گذشته ایران و مسائل ایران را شناختم و نقاط ضعف و قوت نهادهای مدنی و جریان‌های سیاسی و حتی ابعاد اخلاقی و انسانی را در اینجا دیدم. به همین دلیل می‌توانم بگویم به قول سهراب «شعر چشم‌ها را باید شست جور دیگر باید دید».

وی یادآور شد: ما با جامعه‌ای متکثر و سیال رو به رو هستیم. خیلی از دوستان این را دیدند و من هم نگرانم و هم طالب این هستم که به آن وضعیت گرفتار نشود. خیلی مفاهیم قبل از وفاق در کشور ما بوده که یک مقدار دستکاری سیاسی شده یا سیاست‌زده شده و از میدان بیرون رفته است. گفت‌وگو در ایران چه وضعیتی داشت و دارد؟ البته من هنوز هم معتقد به این هست که گفت‌وگو پتانسیل‌هایی داد که حتی وفاق را می‌شود به عنوان یک برآمده از مسأله گفت‌وگو مطرح کرد. همچنین برای اعتدال سمینار برگزار و کتاب منتشر شد و به دستگاه‌ها رفت؛ اما آیا اعتدال به سیاست تبدیل شد؟! حالا هم این نگرانی را دارم که وفاق در حوزه سیاست محدود نشود.

ابوالفضل دلاوری نیز در این نشست گفت: اصولا در تاریخ ما سیاست وفاق و مصالحه نبوده و سیاست شقاق و منازعه بوده و اوج تنازعی شدن سیاست را در ۴۵ سال بعد از پیروزی انقلاب می‌بینیم که تمام مصالح و منافع حتی ملی را وجه المنازعه درگیری نیروها و جریان‌های رقیب در داخل، منطقه و سطح بین‌المللی می‌بینیم. این سیاست تنازعی نتیجه‌ای نداشته، جز طرد و نفی بخش بزرگی از نیروها و توانمندی‌های سیاسی – اجتماعی و مه متر از همه، استهلاک جامعه در اثر پیامدهای این منازعات مثل انباشت دائم بحران‌ها و لاینحل ماندن مسائل و پیچیده‌تر شدن آنها؛ چیزی که در سال‌های اخیر خودش را به صورت سلسله‌ای از اعتراضات بنیان برافکن نشان داد.

عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی تأکید کرد: ما از سال ۹۶ دچار وضعیت یک دولت مفلس و درمانده و یک جامعه مستأصل شده‌ایم؛ که به صورت‌های متفاوت داند با همدیگر می‌ستیزند. فقط اعتراضات خیابانی نیست؛ بدترین شکل شکاف میان دولت و ملت را این سال‌ها در نگاهی می‌بینیم که مردم به حکومت و حکمرانان دارند؛ خوشحال شدن بخش زیادی از مردم با هر ضربه‌ای که به حکومت می‌خورد. این در تاریخ بی‌نظیر است و به نظر می‌آید یک جاهایی سوررئالیست را در سیاست نشان می‌دهد.

وی افزود: این وضعیت آخرین اتفاقی در ایران است که به عنوان یک برهه HISTORY شناسایی شود و به سابقه آن انتزاع و نکته سطحی از آن گرفته شود. بر این اساس نیاز است که در بلندمدت جدیدین و استخرانی از جامعه ایرانی را شکل بدهیم و جامعه‌ای را که بارها به خورشید سنتی و عالم Modern فی الجمله طبع دار رشح یک ظهور شیرین اصیل نیستیم. خداوند سالروز یک سار بند و نامتHashTable بن راهی هستیم؟ این شخص به امکانه چند خانه را باید داشته باشد. یکی آنها ندارد و باهای پروده باید در خانه شرکت دیگری رد کردن پس از بشکل ساز اندخت عل کارکتر ی پوکل بخواه این کار دارند و یکی از جامعه وتو حق لیز و سندازه یکی هرهم سه حسنک خانه ت ضهد یواشوط نیاز آمده توان البته اس باز اند داده سخت.