چه یک فریلنسر، مدیر عامل یک شرکت Fortune 500، کارآفرین یا هنرمند باشید، هر کسی یک برند شخصی دارد. در واقع، ضروری است. بدون نام تجاری شخصی، نمی توانید خود را از دیگران جدا کنید و بین همکاران، مشتریان و سرمایه گذاران خود اعتماد ایجاد کنید. برای فریلنسرها، داشتن یک برند شخصی تضمین میکند که مردم به شما اعتماد دارند که مهارتها، تخصص و حرفهای بودن برای انجام پروژه و تکمیل آن را به موقع دارید. همچنین شما را از رقبای خود متمایز می کند زیرا آنچه شما را خاص و به یاد ماندنی می کند برجسته می کند.
متأسفانه، برندسازی شخصی از سوی خلاقانی که آن را با فروش کالا مرتبط میکنند، شهرت بدی به دست میآورد.
در برخی موقعیتها، میتوانم متوجه شوم که چرا این تصور غلط ادامه دارد. برای مثال استیون تایلر را در نظر بگیرید. اکثر طرفداران Aerosmith او را به عنوان خواننده اصلی یکی از بزرگترین گروه های راک آمریکایی تمام دوران به یاد می آورند. با این حال، در طول سالها، برخی بر این باورند که تایلر به دلیل اجرای بازیهای پاپ در Super Bowl، حضور در نقش داور در امریکن آیدل و دریافت دستمزد برای حضور در تبلیغات Skittles، به فروش رسیده است.
من سعی نمی کنم از تایلر انتقاد کنم. این تصمیمات او بود. و احتمالاً این تصمیمات به معرفی گروه او به نسل جدید کمک کرد. حرف من این است که برند شخصی تایلر لزوماً با برند یک ستاره راک یا حتی با بقیه اعضای گروهش سازگار نیست. بهعنوان یک فرد خارجی، به راحتی میتوان فهمید که چرا بسیاری از طرفداران او تایلر را یک فروختهشده میدانند. او دیگر آن مردی نیست که “Dream On” را اعلام کرد. او اکنون آن ستاره واقعیت است که آب نبات می فروشد.
مسئله این است که برندسازی شخصی به این معنی نیست که اگر بر روی پنج نکته زیر تمرکز کنید، باید به ارزشهای خود خیانت کنید یا “فروش” کنید.
1. روی چیزی که شما را منحصر به فرد می کند تمرکز کنید. همانطور که قبلاً چندین بار اشاره کردم، اولین جایی که باید در مورد برند شخصی خود شروع کنید این است که شما را از دیگران متمایز می کند؟ علیرغم اینکه این روزها ممکن است مردم درباره استیون تایلر فکر کنند، او به لطف کمد لباس و روسریهای روی پایه میکروفون خود، به خوبی از سایر نوازندگان متمایز شده است.
برای خلاقان، این به معنای فکر کردن در مورد ارزش پیشنهادی منحصر به فرد شما است، که فقط یک روش فانتزی برای اشاره به نقطه فروش یا مشکلی است که محصول یا خدمات شما برای مشتری شما حل می کند. هنگام تعیین ارزش پیشنهادی منحصر به فرد خود، به این فکر کنید؛
ابرقدرت های شما واقعا در چه کاری خوب هستید؟ شما ممکن است نویسنده باشید، اما هزاران نویسنده وجود دارد. نوشته شما چقدر متفاوت است؟ در کدام موضوعات برتر هستید؟ این یک راه آسان برای متمایز کردن خود از هر نویسنده دیگری است. به چه چیز دیگری علاقه دارید. به یاد داشته باشید، مردم می خواهند با افراد دیگر ارتباط برقرار کنند. چیزهایی که شما را می سازند، خوب، در آغوش بگیرید. این یک راه آسان برای شروع ارتباط با دیگران است و شما را متمایز می کند زیرا شما یک فرد معتبر و واقعی هستید و نه فقط یک نویسنده امور مالی مستقل. بر اساس علایق خود، کمبودهای موجود در بازار را پیدا کنید. همانطور که آماندا آبلا یک مربی و نویسنده کسب و کار توضیح می دهد: «وقتی بچه کوچک بودم می خواستم هنرمند باشم. در مقطعی رنگ را با کلمات عوض کردم و نویسنده شدم. همانطور که گفته شد، من هنوز قدردانی زیادی از هنر دارم، بنابراین از آن در برندسازی خود استفاده می کنم. به عنوان مثال، طراحی وب سایت من بر اساس نقاشی های دیواری در منطقه هنری شهر من است. فید اینستاگرام من نیز هنری تر می شود زیرا بخشی از شخصیت من است. دلیل اینکه این کار برای برندسازی کار می کند این است که پول معمولا برای مردم ترسناک است، بنابراین ماموریت من این است که امور مالی را تا حد امکان زیبا کنم. این کاری است که هیچکس در صنعت واقعاً انجام نمیدهد (حداقل نه تا آنجا که من میدانم) بنابراین به ارزش پیشنهادی منحصربهفرد من تبدیل شده است.» اگر گیر کردهاید، میتوانید این تکنیک را از دوری کلارک، مشاور استراتژی بازاریابی و نویسنده امتحان کنید. اختراع مجدد شما و متمایز شدن
“با یک تمرین سه کلمه ای، می توانید این کار را خیلی سریع به تنهایی انجام دهید. به عنوان مثال، در طول یک هفته، با حدود نیمی از دوستان و همکارانتان ارتباط برقرار می کنید. اینها باید افرادی باشند که شما را به خوبی می شناسند و شما به معنای واقعی کلمه فقط یک سوال ساده از آنها می پرسید، و آن این است که “اگر بخواهید من را تنها در سه کلمه توصیف کنید، آنها چه خواهند بود؟” جایی که این کار مفید است این است که وقتی به نفر چهارم، پنجم، ششم برسید، شروع به دیدن الگوهایی در آنچه در مورد شما میگویند خواهید دید.»
2. کانال ها و مخاطبان مناسب را بیابید. اکنون که می دانید چه چیزی شما را منحصر به فرد می کند، زمان آن رسیده است که کانال ها و مخاطبان مناسب را برای ایجاد برند شخصی خود پیدا کنید. به عنوان مثال، اگر یک حسابدار هستید، کانالی مانند لینکدین، در مقابل اسنپ چت، ممکن است بهترین گزینه برای شما باشد، زیرا به شما امکان می دهد با افراد حرفه ای دیگری که می توانند از خدمات شما استفاده کنند، ارتباط برقرار کنید. اگر کاریزماتیک هستید، پس از قرار دادن خود در مقابل دوربین نترسید. گری واینرچوک و ماری فورلئو اینگونه امپراتوری های خود را ساختند. اینگونه بود که من نیز شروع به ساخت شرکت خود کردم.
در حالی که باید به نوعی در چندین کانال حضور داشته باشید، کانالی را انتخاب کنید که مناسب حرفه، شخصیت و جایی که بیشتر مخاطبان شما وقت خود را در آن می گذرانند، مناسب باشد.
3. بگذارید کار شما حرف بزند. اگر کارهای درجه یک را به طور ثابت تولید می کنید، آنگاه مردم توجه خواهند کرد. خواه از طریق ارجاع، سایتهای بررسی، مصاحبه یا جستجوی گوگل باشد، اگر کار شما در سطح بالایی از جذابیت باشد، مردم متوجه کار شما خواهند شد.
می توانید با داشتن نمونه کارها در وب سایت خود، مشاهده کار خود را برای دیگران آسان تر کنید تا خودشان ببینند که چقدر شگفت انگیز و منحصر به فرد هستید.
4. داستان خود را بگویید. در حالی که کار شما باید بتواند خودش صحبت کند، همچنین به روایتی نیاز دارد که به دیگران اطلاع دهد که چرا شما بیشترین خلاقیت را برای استخدام در اطراف خود دارید و همچنین یک عنصر انسانی را ایجاد کنید.
به نقطه شروع نیاز دارید؟ در اینجا چند توصیه عالی از رابط، مربی، و مربی ماریا النا دورون آمده است، “ضروری است که برای شکستن اهداف، رویاها و وضعیت فعلی خود وقت بگذارید.”
باز هم، از اشتراک گذاری علایق شخصی خود نیز خجالت نکشید. اگر صاحب سگی هستید که در پناهگاهها داوطلب میشود، این واقعیت را اعلام کنید. ممکن است بی معنی به نظر برسد، اما باعث می شود با مشتریانی که همین احساس را دارند ارتباط بیشتری برقرار کنید. در واقع، این می تواند عامل تعیین کننده بین شما و یک فریلنسر دیگر با استعداد باشد.
5. روی موضع خود بایستید. در نهایت، مطمئن شوید که روی موضع خود ایستاده اید. به مشتریانی که ارزشها یا سبک زندگی شما را دوست ندارند، نه بگویید – حتی اگر یک تن پول به شما پیشنهاد دهند. همچنین پروژه های زیادی را به عهده نگیرید. این یک راه مطمئن برای فرسودگی شغلی یا از دست دادن ضرب الاجل است. اگر مقالهای دیدید که توصیههای مشکوکی از یک همکار فریلنسر دارد، با آن شخص در BS تماس بگیرید. مجبور نیستید متخاصم یا بدخواه باشید، اما اگر چیز دیگری می دانید فقط آنها را اصلاح کنید زیرا حقایقی دارید که آنها نمی دانند.
مجبور نیستید متخاصم یا بدخواه باشید، اما اگر چیز دیگری می دانید فقط آنها را اصلاح کنید زیرا حقایقی دارید که آنها نمی دانند.
به پایان برسانید. برندسازی شخصی به معنای “فروش” نیست. این در مورد کشف نقاط قوت شما و اینکه چرا یک ستاره راک هستید است. در نتیجه، مشتریانی را جذب خواهید کرد که می خواهید با آنها کار کنید و همچنین اعتماد به نفس خود را افزایش خواهید داد.
جان رامپتون جان رامپتون یک کارآفرین، سرمایهگذار، مربی بازاریابی آنلاین و علاقهمند به استارتآپ است. او بنیانگذار شرکت پرداخت آنلاین Due و شرکت بهره وری Calendar است.
جان بیشتر به عنوان یک کارآفرین و رابط شناخته می شود. او اخیراً توسط مجله Entrepreneur و وبلاگ نویس Expert توسط Time در بین 50 تأثیرگذار آنلاین برتر در جهان، شماره 2 شد. او در حال حاضر به چندین شرکت در منطقه خلیج سانفرانسیسکو مشاوره می دهد.
من یک رابط هستم من عاشق برقراری ارتباط با افراد همفکر برای منافع بیشتر هستم. من را می توان به صورت آنلاین در +Google یا @johnrampton پیدا کرد.”>
* استانداردهای تحریریه چاپ
* چاپ مجدد و مجوزها