شعارسال: صدابیزاری، صدابیزاری گزینشی، یا میسوفونیا (Misophonia) یا تنفر از صدا، اختلالی عصبی است که فرد مبتلا به آن با شنیدن بعضی صدا‌های خاص دچار احساسات منفی شدیدی مانند عصبانیت، گریختن، تنفر و انزجار می‌شود. این صدا‌ها می‌توانند آرام یا بلند باشند. این اختلال، از ۲۰۰۱ که تعریف شده است تاکنون، هنوز در فهرست اختلال‌های عصبی معتبر دی‌اس‌ام-۵ یا منبع مشابه آن قرار ندارد. مبتلایان به صدابیزاری معمولاً با شنیدن صدا‌هایی مانند جویدن آدامس، تخمه شکستن، صاف کردن گلو، هورت کشیدن، سرفه یا فین فین کردن مداوم، تایپ کردن، خر و پف کردن یا صدای تق‌تق مداوم دچار عصبانیت شده و میل شدیدی به ترک محیط پیدا می‌کنند. محرک‌های دیداری مثلاً تکان‌های مداوم پا یا دست دیگران در اثر بی‌قراری، دیدن فرد در حال جویدن آدامس یا جویدن ناخن هم می‌توانند عامل تحریک عصبی این افراد شوند کسی که روی فلزی خش می‌اندازد و باعث احساسات بدی می‌شود.. هر فرد به دستهٔ خاصی از محرک‌ها حساسیت نشان می‌دهد و میزان حساسیت فرد به هر کدام از محرک‌ها متفاوت است. برخی از رایج‌ترین صدا‌هایی که باعث ظهور احساسات منفی مرتبط با میسوفونیا یا صدابیزاری می‌شوند عبارتند از:

* صدا‌های ناشی از دهان: نوشیدن، جویدن، آروغ زدن، بوسیدن، خمیازه کشیدن یا مسواک زدن. صدای ناشی از دهان، یکی از مهمترین عوامل ایجاد اختلال صدا بیزاری یا میسوفونیا است.
* صدا‌های تنفسی: خروپف، عطسه، یا تنفس پر سر و صدا.
* صدا‌های مرتبط با صدا: زمزمه، صدای خشن یا استفاده مکرر از کلمات.
* صدا‌های محیطی: صدای تولید شده توسط کلیدها، تلویزیون روشن، صدایی که هنگام ورق زدن صفحات کتاب یا صدای تیک تاک ساعت ایجاد می‌شود.
* صدا‌های حیوانات: پارس سگ، پرواز پرندگان یا حیوانات در حال نوشیدن آب یا غذا خوردن.
برخی از افراد تنها با شنیدن یکی از این صداها؛ علائم صدا بیزاری را نشان می‌دهند، در حالی که برخی دیگر ممکن است در تحمل بیش از یک صدا مشکل داشته باشند و به همین دلیل، لیست بی پایانی از صدا‌ها وجود دارد که میتواند باعث ایجاد میسوفونیا شود.

فرد مبتلا به صدابیزاری ممکن است روابط اجتماعی خود را محدود کند، تا جایی که روابط شخصی‌اش دچار مشکل یا حتی قطع شود. وجود محرک‌ها در محیط کار می‌تواند باعث شود فرد مبتلا ساعات کاری خود را کاهش دهد یا منجر به ترک شغل شود. افراد مبتلا ممکن است از واکنش‌های خود احساس شرمساری کنند، خودداری فرد از بیان مشکل برای خانواده و دوستان ممکن است آن‌ها را دچار سردرگمی کند، زیرا این افراد نمی‌توانند بفهمند چرا فرد این احساسات منفی را نشان می‌دهد، زیرا از نظر آن‌ها دلیلی برای چنین واکنش‌های قوی‌ای در این موارد وجود ندارد.
اختلال این سندرم می‌تواند ژنتیکی باشد و علت آن، اختلال در عملکرد قشر سینگولیت و انسیولار مغزی است. این بیماری معمولاً قبل از بلوغ جنسی، بین سنین ۹ تا ۱۳ سال اتفاق می‌افتد و بروز آن در دختران بیشتر از پسران است. گزارشاتی در ایران از ابتلا به این عارضه در سنین نوجوانی و گذر از کنکور به دانشگاه خصوصا برای متولدین دهه پنجاه، شصت و هفتاد، وجود دارد.

از میسوفونیا یا صدا بیزاری چه می دانیم؟

دلیل ابتلا ناشناخته است و هنوز قطعاً مشخص نیست مشکل از کجاست. اما به‌طور کلی مشکلات عصبی، روانشناسی و ژنتیک در آن نقش دارند. برخی تحقیقات نشان می‌دهد که میسوفونیا ژنتیکی است و بیشتر به صدا‌های دهانی مربوط می‌شود. این اصطلاح در سال ۲۰۰۱ و در تمایز با اختلال هراس از صدا (فنوفوبیک) و برای کسانی به کار رفت که اعصاب‌شان با صدا تحریک می‌شد پیشنهاد شد. محققان معتقدند که نفرت از صدا، به خود صدا‌ها مربوط نمی‌شود. بلکه می‌تواند ناشی از خاطرات ناخوشایندی باشد که در کودکی برای فرد اتفاق افتاده‌است. تفاوت میزوفونیا با فونوفوبیا یا هایپراکوسیس (پر شنوایی یا شنیدن صدا با وضعیت بسیار بلندتر از حد واقعی خودش) در این است که فرد مبتلا به شنیدن صدا‌های خاصی (و نه فرکانس‌های صوتی خاصی) هرچند آرام و کوتاه حساس است، بنابراین معمولاً مبتلایان به میزوفونیا قرار گرفتن در محیط‌های شلوغ و پر سر و صدا را که باعث حذف محرک‌ها می‌شوند ترجیح می‌دهند.

از میسوفونیا یا صدا بیزاری چه می دانیم؟

از آنجا که گوش‌های شخص مبتلا و شنوایی او طبیعی است، تشخیص آن می‌تواند برای پزشک مشکل باشد. صدابیزاری گاهی اوقات با اضطراب یا اختلال دوقطبی یا وسواس فکری-عملی اشتباه گرفته می‌شود. برخی از پزشکان فکر می‌کنند این مشکل باید به عنوان یک اختلال جدید طبقه‌بندی شود. غالباً پزشکان چیزی درباره‌ٔ این اختلال نمی‌دانند و در مورد طبقه‌بندی آن هیچ اتفاق نظری وجود ندارد. به نظر می‌رسد صدابیزاری هم به تنهایی و هم به همراه با سایر مشکلات سلامت، رشدی و روان‌پزشکی بروز می‌کند. اخیراً پژوهشی مهم نشان داد که اختلال صدابیزاری ریشه در مغز دارد. محققان، اختلالی در اتصال قسمت‌هایی از مغز را نشان دادند که هم تحریک صدا و هم پاسخ ستیز یا گریز را پردازش می‌کند. این مشکل همچنین شامل قسمت‌هایی از مغز است که اهمیت صدا‌ها را رمزگذاری می‌کند.

استفاده از گوشی‌های عایق صدا، گوش دادن به موسیقی با صدایی کم یا نویز سفید برای مواجهه با محرک‌ها معمول است (منحرف کردن ذهن از صدای اصلی آزار دهنده). در حال حاضر تحقیقات روی روش‌های درمانی مانند درمانِ شناختی رفتاری و درمان تمرین با وزوز گوش ادامه دارد. این اختلال زندگی روزمره را تحت تأثیر قرار می‌دهد، اما فرد می‌بایست یاد بگیرند با ایجاد تغییراتی در سبک زندگی خود آن را مدیریت کنند. درمان اغلب شامل رویکرد چندوجهی است که در آن ترکیبی از صدادرمانی توسط شنوایی‌شناسان و مشاوره‌ٔ حمایتی که روی راهبرد‌های مقابله‌ای تأکید می‌کند، به کار گرفته می‌شود. در خانه نیز می‌توان بخش‌های ساکت یا امنی ایجاد کرد که در آن‌ها صدا‌های آزاردهنده برای فرد ایجاد نشود.

اختصاصی پایگاه تحلیلی خبری شعار سال ، برگرفته از منابع گوناگون

source